دبیر کل انجمن پسته ایران در گفت وگو با ماهنامه پسته با اشاره به اهداف برگزاری گردهمایی سالانه مطرح کرد:
یکی از اهداف این گردهمایی، افزایش سرمایه اجتماعی اعضا است
ماهنامه پسته- با هدف اطلاع از نتایج سفر کیش و برگزاری دومین گردهمایی انجمن پسته ایران، با حمید فیضی دبیر کل این انجمن به گفتوگو نشستیم. تا هم جمعبندی از این سفر داشته باشیم و هم پاسخ شفافی در خصوص برخی از ابهامات بگیریم.
- آقای فیضی! هدف انجمن پسته از برگزاری این گردهماییها چیست؟ آیا با نزدیک شدن به انتخابات دور بعد هیأت مدیره است که دو سال متوالی است که دارید این گردهماییها را برگزار میکنید یا اهداف دیگری دارید؟
سوال مهمی است، به خصوص بخش دوم سوالتان. واقعیت این است که عمر انجمن، عمر کوتاهی است. امسال وارد هشتمین سال عمر انجمن شدیم. به تدریج یکسری فعالیتهای جدید را به فعالیتهایی که انجمن انجام میدهد، اضافه کردیم؛ این هم یکی از همان فعالیتها است. اگر هدف به عنوان مثال به انتخابات ارتباط داشت، دور قبلی که به انتخابات نزدیک میشدیم باید آنموقع هم این برنامه پیاده میشد. واقعیت این است که یکی از مهمترین فعالیتهای انجمن کار فرهنگی و تبادل نظر با اعضایش است. بر این اساس نظر هیات مدیره انجمن این است که ارتباط با اعضا را توسعه دهیم. بنابراین هر فرصت و هر برنامهای که امکان این تبادل نظر را فراهم کند، از دید ما مطلوب است.
اما چرا دو سال متوالی است که داریم این کار را می کنیم؟ اوایل سال 1391، برای اولین بار ایدهی چنین گردهمایی مطرح شد. ما از نظر قانونی موظف هستیم سالی یکبار مجمع عمومی عادی را برگزار کنیم که مهمترین بخش این مجمع عمومی عادی بحث فعالیتهای سالیانه انجمن و صورتهای مالی انجمن است. به جز این مجمع عمومی، هیچ رویداد دیگری که تعداد زیادی از اعضا شرکت کنند، نداشتیم. به صورت پراکنده جلسات عمومیتر با موضوعات بازار، تولید و مسائل مرتبط با صنعت در طی این سالها برگزار کرده ایم، اما احساس ما این بود که به طور عام در ایران و در صنعت پسته، جای چنین برنامه هایی همیشه خالی بوده است. این نوع برنامه ها و این نوع گردهمایی ها یک فعالیت شناخته شده در همهی دنیاست. یعنی همه صنایع مختلف دنیا حتی آنهایی که جنبه عامالمنفعه و عمومی دارند، سالی یکبار در یک محیط دوستانهتر دور هم جمع میشوند. به عنوان مثال صنعت بادام آمریکا، صنعت پسته کالیفرنیا، حتی صنعت فندق ترکیه، یا مثلاً شورای جهانی خشکبار INC چنین گردهمایی را هر سال دارند برگزار میکند. واقعیت این است که این ایده، یک ایده خودجوش از درون ما نبوده است. از تجربهای است که در همه جای دنیا وجود دارد.
- آیا آن ارتباط گستردهتر و عمومیتر ایجاد شد؟
ما در گردهمایی کیش چند هدف را پیگیری میکنیم. یکی از اهداف این گردهمایی، افزایش سرمایهی اجتماعی اعضا است که سرمایه اجتماعی اعضا در واقع همان ارتباطاتی است که اعضا با هم پیدا میکنند. من فکر میکنم صرف نظر از اینکه چه کسانی و چه تعداد آمدند، این گردهمایی فرصت مناسبی برای این موضوع ایجاد کرد.
توجه بفرمایید که ما در این گردهمایی هیچ محدودیتی برای اینکه اعضای خانواده حضور داشته باشند، ایجاد نکردیم. حتی تشویق میکردیم که اعضای خانواده فعالان شرکت کنند. چون فکر میکردیم این فرصتی است برای اعضا که هم به مباحث کاری بپردازند و هم اینکه خانوادهها در کنار هم باشند. احساس ما این بود که این کار، ارتباطات اجتماعی را بیشتر میکند و افزایش ارتباطات اجتماعی، طبیعتاً میتواند به نزدیکتر شدن دیدگاهها و افزایش ارتباطات کاری منجر شود و در این دوسال این اتفاق افتاد. اعضا از اینکه این گردهمایی یک چنین فرصتی برایشان ایجاد کرده، خیلی راضی بودند.
آقایانی که در صنعت پسته کار میکنند در طول سال و به دفعات سفر کاری دارند ولی این گردهمایی شاید جزء معدود سفرهایی باشد که سفر کاری است و در عین حال اعضای خانواده هم کنارشان هستند. ضمن اینکه ما فکر می کنیم که به هر حال نسل بعدی صنعت پسته، فرزندان همین افراد هستند. اینکه این فرزندان هر سال این امکان را داشته باشند حتی به طور غیر حرفهای، در جمع فعالان صنعت قرار بگیرند آنها را آماده میکند تا مسوولیتها را در آینده با دید بازتر و آمادگی بیشتری به عهده بگیرند.
به دلیل اینکه افراد از شهرستانها و استانهای مختلف میآیند این فرصت پیش میآید که ارتباطات کاری هم بیشتر شود و توسعه فعالیت حرفهای اعضا هم در این گردهمایی اتفاق بیافتد.
هدف دیگری هم که انجمن در این گردهماییها به دنبال آن بود، مطرح کردن بحثهای استراتژیک مرتبط با صنعت است. در مجامع عمومی که به طور قانونی اکثریت اعضا حضور دارند و باید حضور داشته باشند، عموماً چون وقت محدود است به دستور کار مجمع مثل صورتهای مالی، عضویتها و آیین نامهها پرداخته میشود. شاید کمتر این فرصت پیش میآید که بتوان به بحثهای زیربنایی و استراتژیک در صنعت پسته پرداخت. ما در این دو سال سعی کردیم که این مباحث را در گردهمایی بگنجانیم تا همهی اعضا بتوانند راجع به آن اظهار نظر کنند و فرصتی برای تبادل نظر و تبادل افکار فراهم کنیم. یکی دیگر از اهدافی که ما پیشبینی کردیم و در این دو سال هم سعی کردیم به آن بپردازیم، ترسیم آینده انجمن است. اینکه انجمن ما در آینده به کجا خواهد رفت؟ حرکت و مسیر آینده انجمن چگونه باید شکل بگیرد؟
- به نظر من در گردهمایی دوم به این مقوله کمتر پرداخته شد.
بله؛ قبول دارم. در گردهمایی سال گذشته، یک روز کامل را به این بحث اختصاص دادیم. ولی در گردهمایی امسال به خاطر وقت محدود و تعدد موضوعات، کمتر به این بحث پرداخته شد.
- خیلیها نظرشان این بود که باید این گردهمایی یک روز دیگر هم ادامه پیدا می کرد و این مقوله به دستورکار گردهمایی اضافه میشد. نظر شما در این مورد چیست؟
نه تنها من، بلکه هیأت مدیره نیز به شدت با این موضوع موافق هستند. حتی این موضوع سال گذشته هم مطرح شد. امسال، یعنی سال 92 سعی کردیم که این درخواست را جواب دهیم و اجرا کنیم. ولی به دلیل افزایش هزینه ها، ناچار شدیم که مجدداً دو روز برگزار کنیم. هر یک روز افزایش تعداد روزهای گردهمایی، هزینههای زیادی را به اعضا تحمیل میکند، بخصوص وقتی که با خانواده میآیند.
- آیا نمی شد با تمهیداتی از خیلی از هزینهها بکاهیم که فعالان بیشتری بتوانند شرکت کنند؟ به بیان خیلی واضح تر باید بگویم که سفر کیش، یک سفر لوکس برای برخی از اعضای شما محسوب می شود و همه اعضای شما امکان حضور را ندارند. شما این نقد را قبول دارید؟
این بحث به ما هم منتقل شده است. واقعیت این است که اصولاً خدمات گردشگری و اقامتی در جزیره کیش، گران است. نه در جزیره کیش، بلکه در بسیاری از شهرهای توریستی و گردشگری ایران این مسئله هست. دلیلش هم محدودیت امکانات توریستی ماست. نکته بعدی اینکه گردهمایی سالیانه انجمن در پرمسافرترین فصل سال، در جزیره کیش برگزار شد که گرانترین فصل سال هم است. چون جزیره کیش براساس فصل، قیمتهایش تغییر میکند.
ما هزینههای اقامت و هزینههای سفر را حتی ارزانتر از قیمت معمول جزیره کیش توانستیم تدارک ببینیم. دلیلش هم این است که ما بخش عمده ظرفیت هتل محل گردهمایی را رزرو کرده بودیم و قدرت چانه زنی داشتیم. چیزی که به نظر میرسد باعث گران شدن هزینه شد، هزینهای است که برای حضور در گردهمایی از اعضا دریافت کردیم. دلیلش این است که علاوه بر هزینه سفر شامل؛ پرواز، اقامت، ترانسفر، صبحانه، ناهار، شام و موارد دیگری که مرتبط است، یک هزینه جداگانه هم به عنوان هزینهی ثبت نام و حضور در گردهمایی پیش بینی کرده بودیم. این هزینه هم مشخص است که بابت چیست. بابت رزرو سالن همایش، تدارک امکانات صوتی و تصویری، فیلمبرداری و از همه مهمتر تأمین هزینه سخنرانانی بود که در گردهمایی حضور دارند. توجه بفرمایید که در دوسالی که گردهمایی برگزار شد سخنرانان این گردهمایی جز افراد تراز اول و برجسته کشور در رشته مورد نظر خودشان چه در مباحث اقتصادی و چه در مباحث دیگر بودند. باید توجه کنید که در هر دو دوره گردهمایی، تعدادی از مقامات تأثیرگذار دولتی را هم به گردهمایی دعوت کردیم. امسال انجمن تصمیم گرفت که مقامات دولتی را از حوزههای متنوع و متعددتری دعوت کند. این هزینه هم از محل ثبت نام تأمین میشود.
ما در انجمن اعتقاد داریم که اگر قرار است این گردهمایی بعنوان رویداد سالیانه صنعت پسته ایران مطرح شود و محلی برای گردهم آمدن اعضای انجمن و میهمانان خارجی باشد و به نوعی ویترین یکساله پسته ایران باشد بایستی با تدارک بهترین امکانات و خدمات برگزار شود. لذا سعی کردیم بهترین امکانات جزیره کیش را فراهم کنیم. اما نکته قابل توجه آن است که هیچ محدودیتی برای اینکه اعضا با هزینه های کمتر بخواهند در جزیره کیش حضور پیدا کنند وجود نداشت. هیچ الزامی نداشتند که در هتلی که ما پیشنهاد و رزرو کرده بودیم اقامت کنند. حتی الزامی نداشتند از پرواز چارتر انجمن استفاده کنند. میتوانستند خودشان با هر وسیلهای که فکر میکردند مناسب است به جزیره کیش بیایند. حتی خیلی از اعضای ما که در جزیره کیش واحد مسکونی خودشان یا نزدیکانشان بود، از هتل استفاده نکردند. فقط هزینه ثبت نام و حضور در همایش برای شرکت کنندگان الزامی بود.
در گردهمایی امسال، چند مهمان خارجی داشتیم؛ مدیر یکی از بزرگترین شرکتهای تولید و صادرات پسته آمریکا آقای چارلز نیکولز در این گردهمایی شرکت کرد. از استرالیا یک مهمان داشتیم. همچون سال گذشته سردبیر مجله کلیپر در گردهمایی شرکت کرد. از شورای جهانی خشکبار، هم دبیرکل این شورا و هم مدیر بخش علمی اش آقای دکتر کالگانی خیلی تلاش کردند که بتوانند در گردهمایی شرکت کنند. به دلیل تداخل برنامهها و اینکه نتوانستند پرواز مناسبی را تهیه کنند در روزهای آخر اعلام کردند که انصراف میدهند. میخواهم بگویم که یک چنین رویدادی که در جهان شناخته شده و عادی است، در ایران جایش خالی بوده و فرصتی را فراهم میکند که علاوه بر اینکه خود ما ایرانیها و فعالان صنعت دور هم جمع شویم مهمانان خارجی و رقبای خودمان را هم در یک چنین گردهمایی بتوانیم دعوت کنیم تا هم شناخت بیشتری از صنعت ما بتوانند پیدا کنند و هم ما شناخت بیشتری از آنها پیدا کنیم و اطلاعات و دانش متقابلمان را توسعه دهیم. لذا خیلی مهم است که آن را با چه کیفیت و چه خدماتی ارائه می دهیم. امیدوار هستیم که بتوانیم در سال جاری هم که آخرین سال هیات مدیره فعلی است این گردهمایی را برگزار کنیم.
- پس همایش سومی هم برگزار میشود؟
بله؛ حتماً. ما در انجمن این اراده را داریم که این رویداد را هر سال برگزار کنیم. اعضای ما چنین تقاضایی دارند. به هر حال فرم های نظرسنجی هم که دریافت کردیم نشان میدهد که اعضا بسیار استقبال میکنند.
- و باز هم در کیش؟
این سوال را خیلی ها از ما می پرسند که چرا در کیش؟ برویم استانهای مختلف. واقعیت این است که امکانات اقامتی و گردشگری در کیش، فراهمتر است. برای امسال هم هنوز تصمیم گرفته نشده و به احتمال خیلی زیاد در همان جزیره کیش خواهد بود.
ما گردهمایی دوم را تقریباً همزمان با نمایشگاه گلفود دبی برگزار کردیم. این نمایشگاه به تدریج دارد به یکی از مهمترین نمایشگاههای مواد غذایی و از جمله پسته در دنیا تبدیل میشود و شرکتکنندگان مختلفی از سراسر دنیا در این نمایشگاه شرکت میکنند. حتی
می توانم بگویم تمام شرکتهای بزرگ تولید و صادرات پسته آمریکا در گلفود حضور دارند، شرکتهای ایرانی هم همینطور.
تجربه امسال، نشان داد که خیلی خوب است که ما بتوانیم هر سال گردهمایی سالانه را از نظر زمانی هم مرز با نمایشگاه گلفود برگزار کنیم که مهمانان خارجی ما که علاقمند هستیم و تلاش میکنیم که تعداد بیشتر و افراد موثرتری را به این جمع دعوت کنیم، بتوانند راحتتر در گردهمایی شرکت کنند. فاصله کیش تا دبی بسیار کم است و پروازهای مرتبی وجود دارد. یکی از دلائلی که امسال هم فکر می کنیم در جزیره کیش برگزار خواهد شد همین است. نیازی به اخذ ویزا برای مهمانان خارجی وجود ندارد. امسال نمایشگاه گلفود در دهه سوم بهمن ماه است و ما هم تلاش میکنیم و علاقمند هستیم که بتوانیم همزمان و نزدیک به آن، گردهمایی را برگزار کنیم.
- چرا در گردهمایی دوم حضور دولتیها پررنگ بود. آیا اهدافتان از حضور دولتیها محقق شد؟
انجمن پسته، یک انجمن کاملاً خصوصی و خوداتکا است. به هیچ عنوان برای نگهداری و اجرای فعالیتهایش نیازی به کمک دولت نداشته و ندارد. اما واقعیت این است که برای پیگیری اهداف صنعت پسته، ما حتماً و حتماً باید با دولت و مقامات دولتی تعامل کنیم. اعتقاد انجمن این است که حضور مقامات دولتی در چنین فضایی منجر به آشنا شدن آنها با دغدغه های صنعت، با تحلیلهایی که صنعت از وضع موجود کشور و از سیاست های اجرایی و قانون گذاری کشور دارد، می شود. حضور دولتیها در یک چنین فضایی و مطلع شدن از این مباحث، کمک خواهد کرد که در آینده تفاهم و هماهنگی بیشتری بین صنعت پسته و قانونگذاران و مجریان دولتی ایجاد شود.
ما اعتقاد داریم که این هم یک نوع کار فرهنگی است. در واقع با افزایش ارتباطات بین بخش دولتی و خصوصی، فکر میکنیم که آنها با خواستهها و طرز تفکر و دیدگاههای ما آشنا میشوند. حتی ما در صنعت با محدودیتهایی که در دولت و در بخش قانونگذاری است، بیشتر و بهتر آشنا میشویم. ما فکر میکنیم که این گردهمایی، به ویژه گردهمایی سال 92 در این رابطه خیلی موثر بوده است. توجه داشته باشید که مقامات عالیرتبه از مجلس در گردهمایی حضور داشتند. سه نفر از معاونین وزیر جهاد کشاورزی حضور داشتند. از استانداری کرمان مدیرکل حوزه استاندار در گردهمایی حضور داشت. استاندار ایلام بودند که خود ایشان علاقمند بودند که در گردهمایی شرکت کنند، چرا که استان ایلام برنامههایی برای توسعه پسته در آن منطقه دارد. اعضایی که در گردهمایی حضور داشتند ، حضور مقامات دولتی را مثبت میدانستند.
- خیلی از کارشناسان صنعت پسته معتقد هستند که آینده تولید پسته از کرمان به استانهای دیگر خواهد رفت. در چنین فضایی حضور غیر کرمانیها در این همایش کمرنگ بود!
حتماً همینطور بوده است. باید به یک واقعیت توجه کنیم که بخش عمده صنعت پسته هنوز در استان کرمان متمرکز است. درست است که تولید استان کم شده ولی هنوز بخش عمده باغات پسته ایران در کرمان است و طبیعتاً اکثریت باغداران ما در استان کرمان متمرکز هستند. حتی در بحث تجارت، علیرغم اینکه تولید در استان کرمان در سالهای گذشته رو به کاهش بوده ولی هنوز مرکزیت تجارت پسته ایران در کرمان است. بنابراین علت اینکه از استانهای دیگر تعداد کمتری به چشم میخورد که حضور دارند، این است که تعداد فعالان پسته در استانهای دیگر کمتر هستند.
و یک واقعیت دیگر هم وجود دارد، بخش عمده اعضای انجمن به دلیل همان سهم بالای استان کرمان در فعالیت های صنعت پسته، در استان کرمان هستند. به هر حال ما فکر میکنیم که این اتفاق تدریجی است، ما تلاش هم میکنیم و علاقمند هستیم که از استانهای دیگر هم تعداد اعضای ما زیاد شود. ولی تا آنجا که یادم است از استان خراسان، سمنان، قم، مرکزی و قزوین تعدادی از فعالان آمده بودند و امیدواریم که در سال آینده استقبال بیشتری انجام شود.
- یکی از مباحثی که در گردهمایی دوم همراه با حرف و حدیثهایی بود توافقنامهای بود که بین بخش خصوصی و دولت بسته شد. علاقمند هستم که توضیحات شفافتری از جزییات این تفاهمنامه دهید؟
یکی از مهمترین کارهایی که در این گردهمایی کردیم و در واقع یکی از نتایج حضور دولتیها، امضای یک چنین تفاهم نامهای بود. تفاهم نامهای که امضا شد بین انجمن پسته و وزارت جهاد کشاورزی، بود. قبل از برنامه کیش مدتها روی آن کار کرده بودیم و گردهمایی کیش را فرصت مناسبی دیدیم که بتوانیم در مراسم رسمی آن را امضا کنیم.
واقعیت این است که یکی از زمینههایی که خیلی به آن انتقاد داریم بخش تحقیقات است. همواره میگوییم که تحقیقات برای صنعت پسته کاری نکرده، تحقیقات تقاضا محور نیست، محققین براساس علائق خودشان تحقیق میکنند نه بر اساس نیازهای صنعت، اگر هم تحقیقی کرده اند این تحقیق به عرصه و به باغدار منتقل نشده است. بنابراین ما در انجمن به این موضوع فکر کردیم که به جای اینکه انتقاد کنیم گامی هم برای بهبود تحقیقات در این حوزه برداریم. توجه باید داشته باشید در کشورهای دیگر مثلاً آمریکا که رقیب جدی ماست و سابقه پسته کاریاش کمی بیشتر از حدود سیسال است، دارند تحقیقات گستردهای میکنند و تشکل صنفی پستهشان یعنی انجمن باغداران آمریکا، بودجه بسیار زیادی برای تحقیقات، شناسایی و معرفی پایهها و ارقام جدید و در واقع پاسخگویی به نیازهای صنعت اختصاص میدهد.
در ایران به صورت پراکنده خیلی از باغداران فعالیتهای تحقیقاتی می کنند که سوالاتشان را بتوانند پاسخ دهند. به یک شکلی تحقیقات شخصی است، ولی تحقیقات منسجمی که بخش خصوصی مجری آن باشد و نتایجش، انتشار عمومی یابد انجام نشده است.
در این راستا در انجمن فکر شد که مهمترین مسئلهای که در صنعت پسته نیاز به تحقیق دارد، چیست؟ یکی از موضوعات مهم، ارقام و پایهها هستند. باید توجه داشته باشید که در سالهای گذشته، پسته از استان کرمان به استانهای دیگر رفته است. به ویژه در سه، چهار سال اخیر خیلی از استان هایی که اصلاً در زمینه پسته کار نشده بود و کسی هم تصور نمیکرد که مناسب پسته باشد، دارند به سمت پسته کاری میروند. سوال این است که اصولاً در این مناطق چه پایههایی کشت میشود؟ چه پایهها و ارقامی مناسب آنجا است؟ چیزی که الان دارد اتفاق میافتد این است که علاقمندان در استانهای دیگر از همین پایهها و ارقامی که به عنوان مثال در استان کرمان استفاده شده، دارند استفاده میکنند. باید توجه بفرمایید که به هیچ وجه ارقام و پایههایی که در یک منطقه مناسب بوده، قابل توسعه برای منطقه دیگری نیست و هیچ اطلاعاتی هم در این زمینه وجود ندارد. چون شناسایی سازگاری پایهها و ارقام کار بسیار پیچیده و طولانی مدتی است، نه در بخش دولتی سرمایه گذاری برای چنین تحقیقاتی شده، نه در بخش خصوصی.
انجمن فکر کرد برای اینکه نقش فعالانه در این حوزه داشته باشد، از موضع یک منتقد خارج شود و خودش به عنوان یک شریک در بحث تحقیقات مطرح شود. در مذاکراتی که با وزارت جهاد کشاورزی داشتیم، توافق شد که آنها زمین و آب که پایه چنین تحقیقاتی است را در اختیار انجمن قرار دهند و انجمن کار علمی و تحقیقاتی را با فراهم کردن امکانات لازم در این زمینها در مناطق مختلف کشور انجام دهد. پایههای مختلفی که در ایران یا حتی در دنیا وجود دارد را در آن مزرعه تحقیقاتی یا باغ سازگاری جمع کند و به صورت پیوند روی پایه های مختلف آزمایش کند و بعد از دورهی لازم که این دوره، حداکثر ده سال خواهد بود، بتواند در مناطقی که امکان توسعه وجود دارد پایه ها و ارقام سازگار آن منطقه و به عبارتی بهترین پایه و رقم مناسب هر منطقه را پیشنهاد کند.
سرمایه گذاری در احداث باغ پسته و تولید پسته یک سرمایهگذاری طولانی مدت است. اگر بعد از ده سال مطلع شویم که فعالیت و سرمایه گذاری که کردیم نتیجه بخش نیست و پولی که خرج کردیم بی نتیجه است، عملاً سرمایه های هزینه شده از بین رفته و به یک شکلی، آینده صنعت از بین رفته است. بنابراین انجمن با وزارت جهاد کشاورزی مذاکراتش را نهایی کرد و دو معاونت وزارت جهاد کشاورزی که با موضوع این تفاهمنامه مرتبط بودند، امضا کردند. واقعیت این است که اجرای این تفاهم نامه هیچ آورده مالی برای انجمن ندارد. طبیعی است که پیگیری و اجرای این تفاهم نامه، مدیریت و نگهداری این باغات و انتشار نتایج آن، یک کار و پروژه بسیار سنگین و یک پروژه اجرایی پر دردسری است. ولی به اعتقاد ما این جزء وظایف صنعت پسته است که در این خصوص گام بردارد و از حالت یک منتقد در حوزه تحقیقات به یک همکار در این حوزه تبدیل شود.
- این 6 نقطه کجا خواهد بود؟
ما در پیش نویس اولیهی تفاهمنامه، اجرای آن را در 18 منطقه کشور پیشنهاد داده بودیم. ولی وزارت جهاد کشاورزی به دلیل محدودیتهایی که داشت اعلام کرد که فعلاً در اولین فاز شش منطقه را در تفاهم نامه بیاوریم و بعد در حین اجرا میتوانیم توسعه دهیم. این شش منطقه قطعی نشده است. فقط در تفاهم نامه قید شده که در شش منطقه کشور اجرا می شود. بعد از امضای تفاهم نامه جلساتی برگزار شده، در هفته آینده هم این جلسات ادامه پیدا خواهد کرد و در اولین قدم مناطق تعیین خواهد شد. طبیعی است که تعیین این مناطق تابعی است از امکاناتی که وزارت جهاد کشاورزی می تواند بدهد و قطعاً این مناطق جزء همان 18 منطقهای هستند که در طرح اولیه وجود داشت.
- احتمال دارد که در مناطق فعلی پسته کاری مثل رفسنجان این کار صورت بگیرد؟
هر دو بخش را می تواند در نظر بگیرد. به دلیل اینکه حتی به اعتقاد ما در مکانهای سنتی تولید پسته ایران مثل رفسنجان، لزوماً ما نمیدانیم که بهترین پایه و رقم کدام است. در روستاها و مناطق مختلف شهرستان رفسنجان میبینید که پایهها و ارقام مختلف جواب متفاوتی داده اند. نکته بعدی این است که امروز با تغییر شرایط آب و خاک، حتی در استان کرمان و در شهرستان رفسنجان نیاز به این است که بدانیم با شرایط آب و خاک کدام پایه و رقم بهترین عملکرد را دارد. بنابراین هیچ منافاتی ندارد مثلاً در رفسنجان هم باغ سازگاری احداث شود. اگر امکانات اجازه دهد ما فکر میکنیم که احداث این باغات سازگاری در مناطق جدید یک نیاز مبرم است و لازم است به آن بخش توجه ویژه شود به دلیل اینکه میتواند آینده توسعه صنعت پسته را تحت الشعاع خودش قرار دهد.
- قرار نیست که منافع اقتصادی متوجه فرد یا افراد خاصی شود؟
طبیعتاً خیر. به دلیل اینکه مالک این تفاهم نامه انجمن پسته ایران است نه فرد خاصی. منافع یک چنین پروژهای، یافتههای آن است. منافع اقتصادی برایش متصور نیست. اگر فکر شود که این باغات سازگاری در نهایت یک درآمد مالی خواهد داشت، این درآمد به اعتقاد ما فقط جوابگوی هزینههای یک چنین پروژهای خواهد بود. توجه بفرمایید که وزارت جهاد کشاورزی قرار است که فقط آب و زمین را بدهد؛ احداث باغ، تهیه نهال، هزینه نگهداری باغ با ملاحظات بسیار پیچیدهتر، یعنی مدیر اجرایی، مدیر فنی، کارشناس تحقیقات و محققینی که آنجا کار خواهند کرد، بعهده انجمن است. از همه مهمتر، در تفاهمنامه پیشبینی شده که انجمن وظیفهی انتقال یافتهها را به عهده میگیرد. همهی اینها هزینهای دارد که بخش عمدهاش از محل خود این باغات سازگاری باید تأمین شود. پروژه باغات سازگاری اگر اجرا شود، یک پروژه ده، پانزده ساله است. حتی اگر فرض هم کنیم که برای کسی منافع اقتصادی داشته باشد مدیران انجمن ثابت نیستند و تا یک سال آینده دوره هیات مدیره فعلی، به اتمام میرسد و این هیات مدیره دیگر نمیتوانند انتخاب شوند و قرار هم نیست که انتخاب شوند و افراد جدیدی باید بیایند. منافعی هم اگر باشد نمیتوانیم بگوییم به فرد خاصی تعلق دارد، به انجمن تعلق دارد.