مقابله با سرمازدگي بهاره
ماهنامه شماره 45 - اسفند 98 و فروردین 99

تمام تلاش باغداران پسته اين است که بتوانند محصولشان را از ابتداي فصل حفظ کرده و به فصل برداشت برسانند. در اين فاصله زماني عوامل متعددي کاهندة محصول هستند. يکي از اين عوامل سرمازدگي بهاره ميباشد که به سرمازدگي تششعي نيز معروف است. در برخي از مناطق پستهکاري در اول فصل و هنگامي که شکوفههاي درختان پسته باز ميشوند، وارونگي دما موجب سرمازدگي و کاهش شديد محصول در آن سال ميگردد. البته بعضي از باغداران پسته هم بيکار ننشستهاند و براي جلوگيري از اين پديده طبيعي روشهاي مختلفي را آزمون کردهاند. روشهايي که شايد کارايي آنها براي همه باورپذير نباشد! و اين ناباوران حجم زيادي از محصولشان را اگر سرمازدگي بهاره رخ دهد از دست ميدهند. 

با توجه به اهميت اين موضوع و اثر قابلتوجهي که بر مقدار محصول دارد به سراغ علي عباداللهي اهل و ساکن رفسنجان که باغاتش در شهر خاتونآباد از توابع شهرستان شهربابک استان کرمان واقع شدهاند رفتيم. به گفته عباداللهي ارتفاع اين منطقه از سطح دريا حدود 1840 متر ميباشد و براي چندين سال متوالي سرمازدگي بهاره در باغهايشان اتفاق افتادهاست. وي در اين سالها تلاشکرده با استفاده از تجربيات و دانش کارشناسان جهادکشاورزي، محققان پژوهشکده پسته و همچنين ساير کشاورزان در استان کرمان و مناطق مختلف ايران و حتي کشورهاي ديگر و با تکيه بر پشتکار و ابتکارات خودش بر اين مشکل چيره شود. در اين گزارش با روشها و ابزار مقابله با سرمازدگي از قبيل: ماشين باد، آتشزدن پوست پسته خردشده، بخاري باغي، سايبان، دمنده پشت تراکتوري و چاهک معکوس آشنا ميشويد.

عباداللهي از سال 1373 به وادي کشاورزي پسته قدم نهاده‌ و از سال 1384 تا 1387 چهار سال متوالي با مشکل سرمازدگي بهاره دست و پنجه نرم کرده‌است. عباداللهي در اين خصوص مي‌گويد:«ما در منطقه خاتون‌آباد بيشتر سال‌ها سرمازدگي داريم، اما شدت آن از 20 تا 100 درصد متفاوت است. در گذشته درختان پسته ما کوچک بودند و ما خيلي با اين مشکل آشنا نبوديم. بعد که باغ‌مان را فروختيم و يک باغ ديگر با درختان بزرگ خريديم، با خسارت سرمازدگي مواجه شديم. در سال87 با برادرم به اين فکر افتاديم که يا بايد  باغ‌ها را بفروشيم و از اين منطقه برويم و يا اينکه يک راه‌حلي براي مقابله با اين مشکل پيدا کنيم. تقريباً 80 درصد از سرمازدگي‌هاي بهاره در اين منطقه از 16 فروردين تا 6 ارديبهشت اتفاق مي‌افتاد و دماي باغ از 4 درجه سانتي‌گراد پايين‌تر مي‌آمد. معمولاً در دماي بين  صفر تا 4 درجه سانتي‌گراد سرمازدگي رخ مي‌دهد و در دماي زير صفر يخ‌زدگي اتفاق مي‌افتد.»

عباداللهي در اين راه از پاي نمي‌نشيند و همکاري و همراهي چند تن از کشاورزان، مهندسين جهاد کشاورزي شهربابک و رفسنجان و همچنين پژوهشکده پسته کشور را طلب مي‌کند. در پژوهشکده پسته، دکتر حسين حکم‌آبادي به‌عنوان کارشناس در بحث سرمازدگي به ايشان معرفي مي‌شود. حکم‌آبادي با ديدن علاقمندي عباداللهي در اين زمينه به وي توصيه‌هايي مي‌کند و بازديد از يکي از باغ‌هاي ميوه واقع در شهر سامان، روستاي شوراب صغير از توابع استان چارمحال و بختياري را براي بازديد از دستگاه مقابله با سرمازدگي به وي پيشنهاد مي‌دهد، که عباداللهي بلافاصله روز بعد با چند تن از دوستانش به اين منطقه سفر مي‌کند. اين باغدار در رابطه با دستگاه مقابله با سرمازدگي مي‌گويد:«اين دستگاه يک ماشين باد بود که يکي از باغداران ميوه استفاده مي‌کرد، ماشين باد شامل يک پروانه بزرگ بود که قابليت چرخيدن به دور خود را داشت و به‌مدت 4 شب از ساعت 12 شب تا 8 صبح آن را روشن مي‌کرد و درختان ميوه تا شعاع 150-200 متري از اين ماشين سرمازدگي نداشتند. بعد از اين فاصله، به‌تدريج علائم سرمازدگي آغاز مي‌شد؛ تا جايي که علائم سرمازدگي  100 درصدي قابل مشاهده‌بود.»

عباداللهي در خصوص نحوه وارونگي هوا و کارکرد دستگاه ماشين باد اين‌گونه توضيح مي‌دهد: «زمين در طول روز گرما را از خورشيد دريافت مي‌کند و گرم مي‌شود. سپس، با غروب خورشيد زمين اين گرما را تا اوايل صبح روز بعد از دست مي‌دهد. در آن‌زمان وارونگي هوا اتفاق مي‌افتد و معمولاً در ساعات 4 تا 6 صبح احتمال وقوع سرمازدگي به اوج خود مي‌رسد. در اين پديده هواي گرم بالا مي‌رود و در ارتفاع 8 تا 15 متري از سطح زمين قرار مي‌گيرد و هواي سرد در سطح زمين و تا ارتفاع 8 متري مي‌ايستد. ارتفاع ماشين باد در ايران در ارتفاع 11 متري از سطح زمين است و گفته مي‌شود اين ارتفاعِ وارونگي در ايران است. اگر در نزديک پروانه‌هاي ماشين باد دماي هوا 3 درجه سانتي‌گراد باشد در سطح زمين دما تقريبا 2 درجه زير صفر است. اين ماشين، هواي گرم مجاني را از ارتفاع بالا به‌سمت زمين هدايت‌کرده و با جابه‌جايي مولکول‌هاي هوا از يخ‌زدگي سلول‌هاي گياه جلوگيري مي‌کند. اين پروانه ضمن حرکت چرخشي، به دور خودش نيز دوران مي‌کند تا منطقه بيشتري را پوشش دهد. شعاع مفيدي را که اين دستگاه پوشش مي‌دهد، حدوداً 150 متر است. به‌عبارت ديگر، 5-7 هکتار از باغ را از سرمازدگي حفظ مي‌کند.»

روش دومي که عباداللهي امتحان کرده و جواب گرفته به توصيه دکتر حکم‌‌آبادي انجام شد. وي در توضيح اين روش مي‌گويد:«خوشبختانه در منطقه رفسنجان سرمازدگي وجودنداشت و من به سراغ هر يک از مباشرهاي آقايان آگاه و امين و سايرين رفتم تا در اين زمينه مشورت کنم، پاسخي دريافت نکردم. فقط گفته مي‌شد در بعضي از سال‌ها در مناطق سردسير از آتش‌زدن کاه و يا پوست پسته استفاده مي‌شود. نهايتاً آقاي دکتر حکم‌آبادي توصيه کردند که مقداري پوست پسته خردشده را داخل يک گوني بريزم و 5 ليتر آب روي آن ريخته و سپس 5 ليتر گازوئيل هم اضافه کنم و در رديف‌هاي 100 متري 2 عدد گوني به صورت زيگزاگي قرار دهم، در خيابان‌ها هم بگذارم و در مواقع اُفت دما آنها را آتش بزنم. در آن زمان هيچ ايستگاه هواشناسي فعالي در اين منطقه نبود. ما يک دماسنج معمولي داشتيم و آقاي دکتر در منزل از طريق اينترنت، يک دما بين رفسنجان و سيرجان و شهربابک مي‌خواندند و به ما اعلام مي‌کردند. با استفاده از اين روش 70 درصد از محصول در سال اول از سرمازدگي نجات پيدا کرد. به ساير کشاورزان هم گفتيم، اما سال اول تنها 5 نفر حرف من را باور کردند و به اين توصيه عمل نمودند! کلاً 3 ميليون و 500 هزار تومان هزينه کرديم. آن سال قيمت هر کيلوگرم پسته 10-12 هزار تومان بود و من با برادرم حدود 350 ميليون تومان پسته برداشت کرديم و  البته 150 ميليون تومان از محصول را از دست داديم. به‌نظر‌من، اگر زماني که دما تا نزديکي 5-6 درجه بالاي صفر مي‌رسد آتش‌زدن اين گوني‌ها شروع شود، خوب است. بنابراين، پيشنهاد مي‌کنم که حتماً کشاورزان يک ايستگاه هواشناسي معمولي در منطقه خودشان داشته‌باشند. با 4-5 ميليون تومان هزينه مي‌توان يک دستگاه معمولي هواشناسي خريد و اگر بخواهند از دستگاهي استفاده کنند که کارايي بيشتري در زمينه کشاورزي  داشته‌باشد يک دستگاه پيشرفته‌تر با قيمت 25 ميليون تومان بايد تهيه کنند و نصب نمايند. به نظر من هر چاه کشاورزي يک دستگاه هواشناسي کشاورزي نياز دارد.»

‌در ادامه و با پيگيري زياد، عباداللهي متوجه مي‌شود که استفاده از بخاري باغي هم براي مقابله با سرمازدگي موثر است، اما عباداللهي بخاري باغي نمي‌خرد و سعي مي‌کند با روش ابداعي يکي از کشاورزان کار خود را پيش ببرد. وي در مورد استفاده از بخاري باغي دست‌ساز توضيح مي‌دهد:« قيمت بخاري باغي حدود 50 تا 70 هزار تومان بود و ما 2 هزار دستگاه از اين بخاري نياز داشتيم. مشکل عمده اين بود که جايي براي انبار کردن اين تعداد بخاري باغي نداشتيم. بنابراين، با به کار گرفتن قوطي‌هاي 4 ليتري مي‌توانستيم حرارت مورد نياز را تأمين کنيم. در سال‌هاي بعد با ايجاد تغييراتي در اين قوطي‌ها و مشبک کردن آنها بازدهي‌شان را افزايش داديم؛ به‌نحوي‌که گازوئيل و يا نفت داخل آنها تا مدت 8 ساعت مي‌سوزد.»

وي در مورد کارکرد بخاري باغي مي‌گويد: «طبق نظر کارشناسان هرچه بخاري باغي کوچک‌تر و تعدادش بيشتر باشد، بهتر جواب مي‌گيريم. ما قوطي‌هاي 4 ليتري را که به اين منظور استفاده کرديم را در فاصله 5 متري از يکديگر قرار مي‌دهيم. اگر مدت زمان سرما و يا اُفت دما زياد باشد، در هر رديف مي‌توانيم از اين قوطي‌ها بگذاريم، درغير‌اين‌صورت يک رديف در ميان هم کافي است.»

اين کشاورز پرتلاش مي‌گويد:«من چند مرتبه براي تحقيق درباره مقابله با سرمازدگي بهاره به شهرستان جهرم سفر داشتم و متوجه شدم که برخي از باغداران اين منطقه از يک‌سري سايبان نصب‌شده روي داربست با توري‌هاي سفيدرنگ براي مقابله با سرمازگي استفاده مي‌کنند. به‌نظر مي‌رسد که توري‌هاي تيره براي جلوگيري از گرمازدگي و توري‌هاي سفيدرنگ براي جلوگيري از سرمازدگي کاربرد دارند. اما اين توري‌ها بايد قابليت جمع و پهن شدن داشته باشند و متحرک بوده و در ساعات مشخصي از شبانه‌روز بسته و يا گسترده شوند، در غيراين‌صورت مي‌توانند سرمازدگي را تشديد نمايند. ضمن اينکه باز بودن آنها در تمام مدت شبانه‌روز ممکن است تابش خورشيد و متعاقباً فتوسنتز را نيز دچار مشکل نمايند. احتمالاً زمان پهن کردن و تراکم اين توري‌ها مهم است و گويا تحقيقاتي در اين زمينه در جريان است.»

عباداللهي در توضيحاتش به دستگاه ديگري اشاره مي‌کند که پشت تراکتور بسته مي‌شود و با حرکت يک فن قوي توليد باد مي‌کند. وي در توضيح اين روش اضافه مي‌کند: «مي‌توان داخل کوره اين دستگاه ذغالسنگ يا چوب ريخته و هنگام اُفت دما با حرکت تراکتور در بين خيابان‌هاي باغات حرکت کند. اين دستگاه ضمن توليد باد، حرارت توليدي خود را تا فاصله 50 متري منتشر مي‌کند و بايد پس از 15 دقيقه به محل اوليه حرکت خود بازگردد. اين دستگاه براساس ظرفيت مي‌تواند 1 تا 4 هکتار را پوشش دهد.»

وي در توضيح روش ديگر مي‌گويد:«روش ديگري که باغداران پرتقال در استان فارس به کار برده‌اند استفاده از يک دمنده، کانال‌کشي و نصب لوله‌هاي فرعي در بين درختان پرتقال بود. البته  اين طرح در باغات پسته در مناطق مختلف در حال آزمايش اوليه است، ولي در باغات مرکبات جهرم چند سالي است که در حال اجراست.»

اين کشاورز باتجربه در مورد کاربرد چاهک معکوس مي‌افزايد:«چاهک معکوس دستگاهي است که پروانه نصب شده در آن  هنگام چرخش، هواي سرد را از کف باغ کشيده و تا ارتفاع 200 متري به سمت بالا و به صورت عمودي پرتاب مي‌کند و با اين کار هوا جريان مي‌يابد و وارونگي هوا را در سطح زمين مي‌شکند. به گفته کارشناسان و بنا به تجربه من اين دستگاه به درد نواحي پست و باغ‌هايي که دورشان ديوار دارند، مي‌خورد».

عباداللهي مي‌گويد:«البته يک سال مايعي خارجي را هم براي مبارزه با سرمازدگي استفاده کرديم و روي درختان پاشيديم که به علت سرماي زياد آن سال جواب نگرفتيم.»

نهايتاً عباداللهي نقش تغذيه اصولي در افزايش مقاومت درختان در مقابل سرمازدگي را مهم قلمداد مي‌کند و تلفيق روش‌ها در حفظ محصول را موثر مي‌داند.

وي در پايان از جمعي از کارشناسان تشکر و قدرداني مي‌کند و ابراز مي‌دارد:«از کشاورزان خونگرم شهر خاتون‌آباد، محققان پژوهشکده پسته کشور به خصوص آقاي دکتر حسين حکم‌آبادي که همکاري خوب و مستمري با من داشتند و همچنين مسئولين جهادکشاورزي شهربابک، مخصوصاً آقايان مهندس پورغريب‌شاهي و مهندس فرامرز اله‌الديني و رياست محترم جهاد کشاورزي رفسنجان آقاي مهندس رضايي و آقاي مهندس محمد بزاز و ساير دوستان در هواشناسي شهربابک و رفسنجان که در اين سال‌ها من را همراهي نمودند تشکر مي‌نمايم.»