پرونده بيمه
دبيرخانه انجمن پسته ايران
بيمه باغهاي پسته در ايران در بين صاحبنظران باغداري پسته استقبال کنندهاي ندارد! استدلال ايشان از اين عدم استقبال اين است که بيمه باغهاي پسته کاري عبث است، چرا که بيمه خسارت چنداني نميپردازد که کفايت ارزش پسته را بکند؛ چون بيمه فقط هزينههاي جاري توليد را در صورت بروز خسارت و آن هم به نرخي که مقامات پايتختنشين تعيين ميکنند، ميپردازد؛ اين درحالياست که در توليد پسته، باغدار تنها هزينههاي جاري را نبايد تحمل کند، بلکه هزينههاي سرمايهاي هم بر دوش باغدار است و نياز است باغداران ذخيره استهلاکي براي استهلاک باغ، چاه آب و سيستم آبرساني، ساختمانها و ساير تجهيزات مورد استفاده نيز منظور نمايند؛ به عبارت ديگر، خسارت به پسته يعني کاهش و نابودي درآمدي که از محل آن مي بايست ذخيره استهلاک سرمايه، هزينههاي جاري و سود باغدار تأمين شود. برخي نيز ميگويند ارزيابيها سوري هستند و کارشناسان بيمه حتي تخمين واقعي محصول را نميتوانند بزنند و البته تعيين ميزان خسارت هم کاري تخصصي است که کمتر کسي از عهده آن برميآيد.
البته در اين بين بعضي از باغداران در ايران دلشان خوش است که يک خسارتي، ولو ناچيز باشد و درواقع همان پول حق بيمهاي را که پرداختهاند را از بيمه بگيرند و اين پول را از دست ندهند! گويا اين گروه از باغداران هرساله، چه باغشان خسارت بخورد و چه نخورد از بيمه خسارتي دريافت ميکنند!
از اين رو بر آن شديم تا پروندهاي به عنوان «پرونده بيمه» که بيمه باغهاي پسته در ايران و بيمه باغهاي پسته در آمريکا را شامل ميشود را براي اين ويژه نامه در نظر بگيريم. «بيمه باغهاي پسته در ايران» از زبان کارشناس بيمهاي در ايران است که نخواست نامش فاش شود و «بيمه باغهاي پسته در آمريکا» ضمن ارتباط انجمن پسته ايران با ريچارد ماتويان مدير اجرايي انجمن توليدکنندگان پسته آمريکا و همچنين يکي از مسئولين وزارت کشاورزي ايالات متحده آمريکا (USDA) تهيه و ترجمه شدهاست.
سحر نخعي
مسئول روابط بينالملل انجمن پسته ايران
ماهنامه شماره 45 - اسفند 98 -فروردین 99
آقاي ماتويان! لطفاً در مورد انواع بيمههايي که در دسترس توليدکنندگان پسته در کاليفرنيا وجود دارد توضيح دهيد؟
در آمريکا دهها سال است که امکان بيمهکردن تعداد زيادي از محصولات کشاورزي وجود دارد، اما بيمه پسته از سال 2012 شروع شد. پسته يکي از آخرين محصولاتي بود که براي جبران خسارتهاي ناشي از بلاياي طبيعي بيمه به آن تعلق گرفت. وقتي محصول خسارت ببيند، بيمهگذار ميزان محصول خسارتديده (ميزان دقيق محصول به تن) را پوشش ميدهد و معادل آن به کشاورز غرامت ميپردازد. ميزان توليد هر باغدار تعيينکننده مقدار ضمانت بيمه است. کشاورز بايد محصولش را حداقل براي دورهاي 2 ساله بيمه کند (به علت خاصيت سالآوري پسته). بيشتر توليدکنندگان پسته هر سال محصول خود را بيمه ميکنند.
بيمه تحت شرايط زير جبران خسارت ميکند:
- نامساعدي شديد آب و هوايي؛ (سرمازدگي، يخ زدگي، بارندگي شديد نزديک يا در طول فصل برداشت، گرمازدگي)
- بروز اشکالات جدي در سيستم آبياري؛ البته تنها به اين شرط که بخشي که باعث خسارت شده قبلاً بيمه شده باشد، مثل پمپ آبياري معيوب.
- آفات و بيماريهاي گياهي؛ اين مورد مستلزم آن است که کشاورز هيچ کوتاهي در کنترل آفات براي محصولش نکرده نباشد، اگر کشاورز همه اقدامات لازم و ضروري را براي محافظت از محصولش نکردهباشد بيمه خسارتش را پوشش نميدهد.
- فوران آتشفشاني؛ زمينلرزه، آتشسوزي يا حمله حيوانات وحشي.
معيارهاي اساسي براي درخواست بيمه محصول پسته چيست؟
1- حداقل 4 سال از به بار نشستن اقتصادي درخت گذشتهباشد؛ درخت پسته معمولاً 6 سال بعد از کاشت به بار مينشيند، بنابراين براي اينکه درخت پسته تحت پوشش بيمه درآيد بايد حداقل 10 ساله باشد.
2- توليدکننده بايد اسناد دقيق ميزان توليد سالانه محصولش را به بيمهگذار ارائه دهد (اين سوابق را ميتوان از طريق ضباطان پسته تهيه کرد).
سطح پوشش بيمه چگونه انتخاب ميشود؟
بستگي به نوع سال محصولي دارد؛ در يک سال پرمحصول طبيعتاً انتظار ميرود سطح توليد بالا برود. در سالهاي ناآور هم که ميزان توليد اُفت ميکند. توليدکنندگان ميتوانند سطح پوششي بين 50 تا 75 درصد از عملکرد واقعيِ توليد خود را انتخاب کنند.
نحوه اخذ بيمه چگونه است؟
باغدار بيمه محصولش را از يک بيمهگذار مورد تأييد وزارت کشاورزي آمريکا خريداري ميکند. پرداختها براساس ميانگين عملکرد باغات و سطح پوشش انتخابي کشاورز صورت ميگيرد. يک سري اصول اساسي در اين مورد وجود دارد؛ اول اينکه باغدار بايد مشخص کند ميانگين عملکرد باغاتش چقدر است؛ اگر مثلاً 2 تن در هکتار باشد، باغدار بايد سطح پوششي (50، 65، 70 يا 75 درصد) انتخاب کند که بتواند آن را با نرخ حق بيمه تطبيق دهد. اگر ميزان توليد باغدار پايينتر از سطح پوشش انتخابي او بيايد، به همان مقدار غرامت به کشاورز پرداخت ميشود.
فرض کنيد ميانگين عملکرد يک باغدار به طور معمول 3 تن در هکتار است و وي سطح پوشش 65 درصدي انتخاب کرده است (که حدوداً ميشود 2 تن). اگر در آن سال ميانگين عملکرد باغدار به 1 تن کاهش پيدا کند، ميزان خسارت حدود 1 تن ميشود. بنابراين، 1 تن خسارت ضرب در قيمت انتخابي ميشود و بيمهگذار به باغدار غرامت ميپردازد.
باغدار سطح پوششي بين 50 تا 75 درصد و قيمتي بين 55 تا 100 درصد را براي دورهاي 2 ساله انتخاب ميکند. از آنجا که ميزان توليد سالانه گزارش ميشود، ميزان عملکرد هر سال بايد مجدداً محاسبه بشود، غرامتِ هر گونه ضرر و زيان سال به سال پرداخت ميشود. باغدار براي برخورداري از بيمه بايد سوابق حداقل 4 ساله توليد مثمرش را به بيمه گذار ارائه دهد. باغات پسته پس از رسيدن درختان به باردهي کامل (گذشت 10 سال از زمان کاشت) قابل بيمهشدن ميشوند.
سطح پوشش و درصد قيمت براي بيمه پسته امسال چقدر اعلام شدهاست؟
امسال باغداران ميتوانند محصول خود را به ازاي هر کيلو 5.40 دلار بيمه کنند. البته قيمتهاي پايينتر هم مي توانند انتخاب کنند. مثالي که در جواب به سوال قبل زده شد به وضوح چگونگي عملکرد برنامه بيمه با قيمت و سطح توليد انتخاب شده را توضيح ميدهد. تعداد بسيار کمي از توليدکنندگان در سطح 75 درصد بيمه ميکنند چرا که بسيار هزينهبَر است.
در سال محصولي 2015 صنعت پسته کاليفرنيا با خسارات جدي و کاهش شديد عملکرد باغات مواجه شد. آيا آن زمان به توليدکنندگان مطابق سطح پوشش انتخابي که به آنها وعده داده شده بود، غرامت پرداخت گرديد؟
در سال 2015 شاهد کمترين ميزان عملکرد پسته کاليفرنيا بوديم. بله، به هر توليدکنندهاي که آن سال تحت پوشش بيمه محصولات کشاورزي قرار گرفته بوده غرامت پرداخت شد. حتي به باغداراني که بر مبناي حداقلي بيمه خريده بودند هم غرامت پرداخت شد. بيمه محصولات کشاورزي که توسط وزارت کشاورزي آمريکا تبيين شده يک نوع بيمه دارد به نام بيمه «شرايط فاجعهآميز» که قيمتش 300 دلار به ازاي هر مجموعه بيمهشونده است. تنها زماني که از اين نوع بيمه استفاده شد همان سال 2015 بود. در آن سال عملکرد باغات بعضي از باغداران 10 تا 30 درصد عملکرد معمولشان بود. دولت به باغداراني که براي اين نوع بيمه ثبت نام کرده بودند و 50 درصد ميزان توليدشان را با حداقل سطح قيمتي بيمه کردهبودند، غرامت پرداختکرد.
آيا بيمه محصولات کشاورزي تنها بر اساس ميزان توليد محصول جبران خسارت مي کند؟
برخي از شرکتهاي بيمة محصولات کشاورزي در حال حاضر يک نوع بيمه جديد ارائه ميدهند به نام «طرح درآمد ناخالص واقعي (ARH)» که اين برنامه بهجاي مبنا قرار دادن ميزان توليد، بر اساس ميزان درآمد معمول يک باغ به بيمه شونده غرامت پرداخت ميکند. اين برنامه زماني به درد ميخورد که باغدار محصولات مختلف کشاورزي داشته باشد که دچار خسارت شدهباشند. مطابق سياست اين نوع بيمه، باغدار بايد ضمن ارائه آمار سطح زيرکشت، توليد و فروش هر محصول، سوابق ساليانه درآمدش (شامل رسيدهاي مربوط به بستهبندي، انبارداري و ضبط و فرآوري هر محصول) را هم به بيمهگذار ارائه دهد تا بتواند تحت پوشش اين نوع بيمه درآيد.
اين نوع بيمه از باغدار در مقابل ضرر و زيانهاي ناشي از کاهش عملکرد، اُفت قيمت، اُفت کيفيت محصول يا هر ترکيبي از اين عوامل محافظت ميکند. ويژگي اصلي اين بيمه اين است که اجازه ميدهد غرامت پرداختي، ضررهاي اقتصادي ناشي از کيفيت يا قيمتگذاري پايين در بازار را بهتر نشان دهد. ناگفته نماند اين نوع بيمه بسيار گران قيمت است. اما به هر حال بعضي از باغداران ترجيح ميدهند از کل درآمد مزرعهشان محافظت کنند، نه فقط از سطح توليد يک محصول.
تاريخچه بيمه باغهاي پسته در ايران
ماهنامه شماره 45 - اسفند98 - فروردین99
بيمه باغهاي پسته در اوايل دهه 60 شمسي در مجلس شوراي اسلامي به تصويب رسيد و قانونگذاري شد. اين بيمه در منطقه استان کرمان در سال 79 کليد خورد، ولي در سطح خيلي کم، بهطوري که در تمام استان زير هزار هکتار باغ زير پوشش بيمه رفت و کليه کارها در رابطه با بيمهگري و ارزيابي را کارشناس شعبه بانک کشاورزي انجام ميداد؛ ديگر هيچکسي در هيچ رابطهاي دخيل نبود. اين کار در سالهاي 79، 80 و 81 به همين روال ادامه داشت تا اينکه در سال 82 صندوق بيمه در بانک کشاورزي براي خودش يک عامليت پيداکرد؛ مستقل نشد، ولي عامليت پيدا کرد که دفتر کارش جدا شود، کارگزار بگيرد و با بيمهگر و ارزياب شروع به کار کند.
از سال 82 که اين بيمه شروع به کار کرد يک عموميت در بين کشاورزها پيداکرد، خصوصاً براي تمام محصولات کشاورزي عليالخصوص پسته با استقبال بسيار بالايي روبهرو شد. دليلش هم اين بود که از حق بيمه پرداختي 10 درصد را کشاورز پرداخت ميکرد و 90 درصد بقيه را کمک دولت پشتش بود. همين روال ادامه داشت و با توجه به حق بيمه پرداختي که کشاورز در رابطه با خسارت داشت، يک کمک در رابطه با هزينه توليد به کشاورز انجام ميشد. ولي با گذشت اين شانزده سال نقش دولت در پرداخت حق بيمه در رابطه با هزينه توليد سال به سال کمرنگتر شد. در حال حاضر سهم دولت در پرداخت حق بيمه بين 30 تا 35 درصد شده و فشار بار حق بيمه روي کشاورز بالاتر رفتهاست. در سالهاي اول باتوجه به شرايطي که وجود داشت دو نمونه بيمه انجام ميشد يکي بيمه عمومي و ديگري بيمه تکميلي. کشاورز براي يک باغ خودش فقط از بيمه عمومي و يا فقط از بيمهنامه تکميلي مي توانست استفاده کند. بيمه عمومي عوامل خطر تحت پوشش کمتري نسبت به بيمه تکميلي شامل ميشد. در رابطه با بيمه عمومي، زلزله، سرما و يخبندان، طوفان و بارندگيهاي بيموقع در زمان تلقيح جزو عوامل اصلي بود و علاوه بر عوامل تحت پوشش بيمه عمومي عوامل عدم تأمين نياز سرمايي، نوسانات دمايي و گرمازدگي ميوه مربوط به بيمه تکميلي نيز شامل خسارت ميشد. اين روال تا سالهاي 92، 93 ادامه داشت.
لازم به ذکر است که در سال 89 يک سامانه جامع بيمه از طريق صندوق بيمه کشاورزي راه اندازي شد. اين سامانه جامع به گونهاي بود که تمام اطلاعات کشاورز در آن ثبت ميشد، نقشه باغات و اسم باغ مشخص بود. بنابراين، ما از سال 89 تا به امروز ميتوانيم سابقه کشاورز را با يک کد ملي دربياوريم و بدانيم ايشان در هر سال چه مقدار از سطح بيمه بوده و پرداختي و دريافتياش چقدر بودهاست.
بيمه عمومي و بيمه تکميلي تا سال 92، 93 ادامه داشت و از سال زراعي 93-94 به بعد بيمه باغات پسته بر اساس بيمه پايه و بيمه الحاقي اجرا شد؛ يعني وقتي خسارت انجام ميشد، کارشناسها بازديد ميکردند و غرامتي در رابطه با بيمه تکميلي منهاي پوشش و سپس پرداخت ميشد، اما تا 20 درصد خسارت برعهده کشاورز بود. در سال 95 منهاي پوشش، منهاي 20 بود؛ يعني اگر کشاورز متحمل 60 درصد خسارت شده بود، منهاي 20 ميشد و چهل درصدش پرداخت ميشد. از سال 97-98 بخش پوششي برداشتهشده، ولي پوششي تا سال ماقبلش اعمال و اجرا شد.
در گذشته ميگفتند با توجه به شرايطي که داريم خسارت تا 20 درصد به عهده بيمهگذار است، ولي از 20 درصد به بالا را بيمه پرداخت ميکرد! يعني اگر کشاورزي 100 درصد هم خسارت ميخورد منهاي 20 ميشد و 80 درصد خسارت پرداخت ميشد؛ در حالي که تعرفه بر اساس 100 درصد خسارت گرفته شدهبود. با توجه به شرايط و مشکلاتي که ما در بخش توليد پسته داريم، بيمه کشاورزي طبق روال در 16 سال گذشته، هر سال خسارت به کشاورز پرداخت کردهاست.
از معضلات بيمه کشاورزي اين بودهاست که اولاً سيستمي دولتي بوده و ثانياً هر سال به کشاورز خسارت پرداخت کردهاست! اگر در سالهايي که خسارت خيلي پاييني رخ داده و در حد ناچيز بوده به کشاورز پولي پرداخت نميشد و اين فرهنگ جا افتاده بود، شايد بيمه کشاورزي در سالهايي که بيشترين خسارت وجود داشت، مي توانست يک مقداري از هزينه واقعي خسارت را پرداخت کند. توجيه بيمه کشاورزي اين است که ميگويد من هزينه توليد محصول را پرداخت ميکنم. امسال بيمه تکميلي (1) تعرفههايش بالا است و پرداخت خسارتش هم واقعي است، ولي کشاورزان خيلي استقبال نکردند. در بيمهنامه پتانسيل توليد گزينه يک 300 کيلوگرم است، گزينه دو 500 کيلوگرم، گزينه سه 800 کيلوگرم، گزينه چهار 1000 کيلوگرم، گزينه پنج 1200 و گزينه شش 1500 کيلوگرم است و مبناي محاسبه هم هزينه توليد براي هر گزينه است که انجام ميشود و خسارتش پرداخت ميکنند.
در سه سال گذشته با توجه به شرايط و سختگيريهاي انجام شده بايد حتماً خسارتي حادث شدهباشد تا ما بتوانيم تأييديه و مجوز پرداخت خسارت را بگيريم و اينطور نيست که هم به خسارت خورده و هم خسارت نخورده بيمه پرداخت داشتهباشد! بر اساس آمار دريافتي هواشناسي حتماً بايد آن عواملي که ما داريم در زمان فنولوژي گياه حادث شدهباشد.
روند تعيين خسارت
بيمهگري معمولاً از 30 مهرماه با پايان بيمهنامه سال قبل شروع ميشود؛ يعني از اول آبان شروع ميشود و تا اول دي ماه ادامه دارد. ولي طبق روالي که بين کشاورزها وجود دارد، معمولاً بيمه کردن را از 15 آذر شروع ميکنند و تا 15 بهمن ماه ادامه دارد و بيمهنامه تمديد ميشود. تا سه سال قبل بيمهگر ميبايست بازديد انجام دهد تا ميزان پتانسيل توليد باغ مدنظر را نسبت به هکتارش بگيرد و سپس گزينه مربوطه را مشخص کند؛ بهعنوان مثال، کارشناس پتانسيل توليد را هزار کيلو تعيين ميکرد و ميگفت باغ شما در حد گزينه چهار است و کشاورز از گزينه چهار به بالا را ديگر نميتوانست بيمه کند. ولي اين اختياري بود و با يک توضيح کارشناس بيمهگر ميتوانست به درخواست کشاورز گزينه کمتري را انتخاب کند.
از سه سال گذشته تا امروز بيمهنامه بهصورت خود اظهاري شدهاست. مثلاً کشاورز مراجعه ميکند و ميگويد من 3 هکتار باغ دارم که در دو قطعه است و حدود اربعه باغ را اعلام ميکند و گزينه مورد نظرش را از نظر پتانسيل توليد انتخاب ميکند. گزينه ها از 1 تا 6 هستند و از 300 تا 1500 کيلوگرم را پوشش ميدهند و کشاورز بر اين اساس حق بيمه را پرداخت ميکند. پس از اتمام بيمهگري کار ارزيابي شروع ميشود. در حال حاضر ارزيابي بر دو مبنا شدهاست؛ يکي پايش و فنولوژي و دوم بر اساس پيوست فني.
در بحث پايش و فنولوژي، روند چرخه گياه از زماني که درخت خواب است و بعد که تورم جوانه پيدا ميکند شروع ميشود و به شش مرحله تقسيم ميگردد؛ يکي مرحله جوانه، دوم مرحله گلدهي، سوم مرحله رشد رويشي، چهارم مرحله رشد ميوه، پنجم مرحله برداشت، ششم مرحله پس از برداشت. کارشناسي که به عنوان پايشگر انتخاب ميشود و شروع به کار ميکند بايد از زماني که درخت هنوز در خواب کامل است کارش را شروع کند و تا روز پس از برداشت که برگ درخت ريزش ميکند باغ را پايش نمايد.
پايش بر اساس 4 درصد از منطقه همگن است که مرز هر منطقه همگن بر اساس ميزان هر دهستان انتخاب ميشود؛ مثلاً براي منطقه انار سه بخش وجوددارد: بياض، مرکزي و قسمت حسين آباد است؛ همگنهايش را انتخاب ميکنند و کارهايش را انجام ميدهند.
4 درصد که هم از نظر سطح و هم از نظر تعداد باغ ميانگين آن منطقه باشد؛ مثلاً اگر 500 قطعه با 1000 هکتار باغ وجودداشتهباشد ما بايد 40 هکتار با بيست قطعه را انتخاب کنيم که اين شش مرحله پايش بر اساس زمانبندي انجام ميشود. در نمونهگيريها از باغ، براي زير يک هکتار سه نمونه از باغ گرفته ميشود؛ دو هکتار، پنج نمونه از دو تا هشت هکتار، هشت نمونه و از هشت هکتار به بالا هم به ازاي هر هکتار يک نمونه اضافه ميشود.
روال قديم در چهار سال گذشته به اينصورت نبود و هر باغي بهطور مجزا بازديد ميشد و درصد خسارت و سوء مديريتش اعمال ميشد و به اين کار بازديد ارزيابي انفرادي ميگفتند، ولي در حال حاضر بازديد ارزيابي بر اساس مناطق همگن اعمال ميشود.
اگر يک باغ وجودداشته باشد که با مناطق همگن ديگر اختلاف سطح داشته باشد يا کشاورزش هر سال در رابطه با بيمه حساسيت دارد، اين باغ بر اساس موردي پايش ميشود و در زمان برداشت کيلگيري ميشود و بر اساس همان درصد خسارتي که جداگانه از منطقه درميآيد به او پرداخت ميشود. باغهاي بالا 20 هکتار هم جداجدا پلاکگذاري، نمونهگيري و کيلگيري ميشوند و در صورت خسارت درصدشان پرداخت ميشود.
در رابطه با پيوست فني، مناطق تقسيمبندي ميشوند و به کارشناسان داده ميشود. در پيوست فني تعيين و تشخيص چهار مورد بسيار مهم است: 1- مساحت باغ و حدود اربعه؛ 2- مالکيت؛ 3- پتانسيل توليد؛ 4- سوء مديريت.
اين کارها تا سه سال قبل توسط بيمهگر انجام ميشد، الان در تابستان توسط کارشناس فني انجام ميشود. سوء مديريت آيتمهاي مختلفي دارد و بر اساس 7 آيتم است که آيتمهاي مهم و اصلي آن بر اساس آب آبياري، تغذيه، بهزراعي، مديريت آفات، بيماريها و علفهاي هرز و مديريت کف باغ اعمال ميشود که معمولاً سوء مديريت را حداکثر تا 30 درصد ميتوانيم اعمال کنيم که پرداخت نشود! البته خسارت پرداختي نسبت به هزينههاي واقعي توليد هزينه بالايي نيست.
حق بيمه و پرداخت خسارت
يک مشکل اساسي که ما با آن مواجه هستيم اين است که براي هر باغ بعضي از عوامل خسارت را بهصورت تکي نداريم تا بيمهشونده بتواند براي خودش آيتم انتخاب کند.
در حالحاضر، عوامل خسارت تحت پوشش در بيمه پايه شامل حوادث فاجعهآميز ميشود. حوادث فاجعهآميز آنهايي هستند که يک عامل خسارت به تنهايي باعث خسارت تا 70 درصد در کل شهرستان شود. بيمه تکميلي در حاضر تمامي آيتمهاي عامل خسارت از جمله: سيل، زلزله، طوفان، تگرگ، بارانهاي بيموقع زمان تلقيح، گرماي زمان تلقيح، نوسانات دمايي، عدم تأمين نياز سرمايي و گرمازدگي ميوه ميشود.
در رابطه با ميوههاي سياه ريشه و سردرختيها مثل بادام، بيمهنامه تک خطر و يک بيمه نامه الحاقي وجود دارد. در بيمه نامه تک خطره فقط در رابطه با بادام که مثال ميزنم تنها عامل سرمازدگي در آن لحاظ ميشود.
در مورد پرداخت خسارت، اگر يک باغ يک هکتاري 100 درصد آسيب ديدهباشد و باغدار گزينه 6 را انتخاب کردهباشد و آن خسارت 100 درصدي در منطقه همگن عموميت داشتهباشد و سوء مديريتي رخ ندادهباشد بر اساس تعهدي که در سال بسته ميشود مبلغ خسارت پرداخت ميشود و هر سال عدد متفاوتي است. مثلاً اگر گزينه 6 برابر با پرداخت 12 ميليون تومان براي يک هکتار باشد، بهطور کامل به کشاورز پرداخت ميشود.
اما اينطور نيست که اگر يک هکتار پتانسيل توليد 1500 کيلوگرم پسته داشته باشد و ارزش اين مقدار پسته 150 ميليون تومان باشد در صورت بروز خسارت قرار باشد مبلغي بيش از 12 ميليون تومان به باغدار پرداخت شود. اگر بخواهيم بر اساس گزينه واقعي بيمه کنيم، خيلي کشاورزها با آن کنار نميآيند و حق بيمه نميدهند.
حتي در اين شرايطي که باغداران دارند محصول به اين گران قيمتي، کيلويي 100 هزار تومان، ميفروشند باز هم حاضر نيستند حق بيمه بيشتري بپردازند. شايد 4 تا 5 درصد از کشاورزها حاضر باشند يک گزينه حق بيمه واقعي را پرداخت کنند تا درصد واقعي خسارت را بگيرند.
اگر اين کار فرهنگسازي ميشد خيلي خوب بود. مثلاً کشاورز 5 ميليون تومان بر اساس گزينه واقعي، زمينهايش را بيمه ميکرد. بعد در رابطه با خسارت مثلاً 75 ميليون تومان دريافت ميکرد. البته اين ضريبش 1 به 15 است؛ يعني در 15 سال گذشته يکبار اين اتفاق افتاده و يک فاجعه آمده که 100 درصد خسارت زدهاست.
در حال حاضر، فکر ميکنم هزينه جاري باغ پسته در هر هکتار 10 ميليون تومان در نظر گرفته شدهاست و بيمه ميگويد ما هزينه توليد باغدار را ميدهيم، نميگويند ما هزينه پسته خسارت خورده را ميدهيم.
در بيمه کشاورزي فرهنگسازي نشده و کشاورز اگر هر سال خسارت به او پرداخت نکنيم سال بعد نميآيد زمينش را بيمه کند. طبق روال سالهاي گذشته تا به امروز، در کل ايران هر سال محصول پسته خسارت دريافت کردهاست. مثلاً يک ماشين در يک عمر 30 ساله به فرسودگي ميرسد، مالک 30 سال بيمه ميخرد. شايد مالک 4 دستگاه ماشين هم داشتهباشد و انگار 120 سال دارد حق بيمه پرداخت ميکند و شايد از هيچيک از بيمه نامههايش استفاده هم نکند. ولي کشاورزي که به بيمه مراجعه ميکند و بيمه ميخرد از الان براي خسارت دريافتي سال بعدش برنامهريزي کردهاست.
در رابطه با بيمه باغهاي پسته کارهاي زيادي انجام شده و کارشناسهايي کار کردند که اکثراً خبره هستند و قريب به 70 درصد از آنها اکثراً خودشان کشاورز و کشاورززاده هستند و دردهاي کشاورزي را ميشناسند، ولي بعضي اوقات يکسري محدوديتهايي پيش ميآيد که کارشناس واقعاً نميتواند آنچه را که حق واقعي کشاورز است را پرداخت کند. و يک مشکل اساسي که ما در بيمه داريم و جزو فرهنگ شدهاست اين است که باغدار با بروز کوچکترين عامل خسارت، درخواست خسارت ميکند. من خودم باغدار پسته هستم و باغم را بيمه کردهام، تا همين اندازه پولي که داده ميشد يعني کمکي که از سمت دولت ميشد از دستم نرود.
ما کشاورزهاي زيادي داشتيم که سالهاي اول آمدند و باغشان را بيمه کردند. کشاورز بزرگ داشتيم در حد 200 هکتار، در سال آور آمد و بيمه کرد. آنزمان هکتاري 65 هزار تومان بابت بيمه هر هکتار و در کل 13 ميليون تومان پرداخت کرده بود. سال بعد 26 ميليون تومان به او پرداخت شد؛ حدود سالهاي 86، 87، 88 بود، ولي ايشان آمد و يک حساب دودو تا چهارتايي کرد و همان سال گفت در حال حاضر من نزديک به 700 ميليون تومان خسارت خوردهام و اين شد که از خط بيمه بيرون رفت.
در بيمه کشاورزي اگر کمک دولت پشتش نباشد زيانده است. اگر دولت يکسال کمک را از پشت بيمه بردارد سال بعد عملاً بيمه کشاورزي ورشکسته خواهدشد.