آشنایی با بیماری گموز یا شیره سیاه پسته

 جهت دانلود مقاله کلیک نمائید.


محمد مرادي قهدريجاني، دکترای بیماری شناسی گیاهی

حيدر معصومي ريسه، کارشناس گیاه پزشکی

در بين بيماري هاي پسته در ايران، پوسيدگي طوقه و ريشه ناشي از گونه هاي مختلف قارچ فيتوفتورا باعث  خسارت شديد در باغ هاي آلوده مي گردد و لذا داراي اهميت ويژه اي است. بيماري انگومك يا گموز پسته در ايران، اولين بار در سال 1339 از استان كرمان گزارش شد. مستوفي پور در سال 1348 براي اولين بار گونه اي از قارچ فيتوفتورا را از طوقه و ريشه درختان پسته در قزوين جدا كرد و بيماري زايي آن را در گلخانه به اثبات رسانيد. این گونه P. citrophthora بود. نظر به خسارت قابل توجه بیماری در برخی مناطق پسته کاری کشور و ضرورت آشنایی با چگونگی مدیریت آن، در مقاله حاضر سعي گرديده است تا اطلاعات لازم در ارتباط با این بیماری، علائم و نحوه پیشگیری و مدیریت آن در اختیار باغداران پسته قرار گیرد

علائم بيماري پوسيدگي طوقه و ريشه پسته در باغ متنوع و بصورت سبز خشك شدن درختان، كاهش پوشش برگي و كلروزه و نكروز شدن برگها است. تغيير رنگ و زردي برگها از انتهاي برگ شروع شده و پس از مدتي تمام سطح برگ را فرا گرفته و باعث بدشكل شدن و ريزش برگها ميگردد كه در نهايت با پيشرفت بيماري، قارچ عامل بیماری باعث خشك شدن درخت مي شود. درختان در باغ هاي آلوده ممكن است علائم متفاوتي را نشان دهند، در درختاني كه بر روي پايه هاي حساس پيوند خورده اند، علائم به صورت سبز خشك شدن كل درخت است. ولي در درختاني كه داراي مقاومت بالا به بيماري مي باشند علائم به صورت كاهش پوشش برگي، خشكيدگي سرشاخه، كمشدن ميزان محصول، تغيير شكل برگ و مرگ تدريجي درخت مشاهده ميشود. علائم پوسيدگي ريشه بر روي درختان پسته به صورت كم شدن پوشش برگي، زردي، كاهش ميزان محصول، تغيير شكل برگها و مرگ تدريجي درختان ميباشد. به هر حال در مواردي ممكن است اين علائم با علائم پوسيدگي طوقه همپوشاني داشته باشد، مخصوصا زماني كه ريشههاي اصلي آلوده باشند. الگوي خشك شدن درختان در باغ هاي آلوده متفاوت است و معمولا در روي يك رديف، درختان يكي پس از ديگري خشك شده كه نشان دهنده انتقال عامل بيماري از طريق تماس ريشه اي، انتقال فعال عامل بيماري و يا عمليات خاك ورزي مي باشد. در بيشتر موارد، آلودگي از طوقه و يا ريشه هاي اصلي شروع شده و به جهت هاي مختلف روي آنها توسعه مي يابد. حاشيه محل آلودگي طوقه و ريشه معمولا با برداشتن پوست بافت آلوده مشخص ميگردد. در محل طوقه و يا تنه در ارتفاع 20 تا 30 سانتيمتري از سطح خاك، قطرات صمغ به صورت ريز و درشت در سطح يا در شكافهاي پوست درختان ظاهر ميشود. چنانچه پوست قسمت آلوده برداشته شود، صمغی شيري رنگ به بيرون تراوش مي گردد كه پس از مدت كوتاهي به رنگ خاكستري تا سياه تغيير مي يابد. رنگ بافت آلوده در محل طوقه ممكن است از قهوهاي روشن تا سياه متغير باشد، در حالي كه در بافت ريشه بصورت قهوهاي روشن تا تيره ديده ميشود. سرعت مرگ درختان آلوده در اثر پوسيدگي طوقه و ريشه بسته به سن آنها متفاوت است. درختان جوان داراي آلودگي شديد، سريعاً خشك شده، در حاليكه درختان مسن آلوده ابتدا كاهش پوشش برگي و خشكيدگي سرشاخهها را پيدا كرده و به تدريج بعد از 1 تا 3 سال می میرند. الگوي خشك شدن درختان، ميزان خسارت بيماري و چگونگي گسترش آن در باغ هاي آلوده متفاوت بوده و تا حد زيادي به مديريت باغ در طول سال از جمله عمليات خاك ورزي، خصوصيات فيزيكي خاك (نفوذپذيري)، نحوه آبياري و كنترل بيماري ارتباط دارد. خسارت اين بيماري بسته به شرایط از 1 تا 20 درصد متغير مي باشد، كه اين موضوع بستگي به شدت بيماري، عمليات خاك ورزي، چگونگي آبياري و نسبت تعداد درختان خشك شده در سال به درختان سالم همان سال دارد. به هر حال ارزش اقتصادي باغ آلوده به شدت كاهش مي يابد كه غير قابل جبران است. 8

از طرف ديگر واكاري در باغ هاي آلوده نيز هزينه هاي زيادی دارد و درختان واكاري شده نيز در معرض خطر بوده و به محض اينكه وارد چرخه توليد اقتصادي محصول مي شوند از بين مي روند. سيكل زندگي عامل بيماري هنوز در مناطق پسته كاري كشور به خوبي مشخص نشده است. گونه هاي عامل بيماري روي سطوح بافت هاي آلوده توليد اندام هاي توليد مثل رويشي و زايشي نموده كه در شرايط مناسب جوانه زده و در شرايط غرقابي يا خاك اشباع شده از آب به صورت فعال و با شنا كردن باعث ايجاد آلودگي هاي جديد مي شوند. اين موضوع شايد چگونگي خشك شدن درختان در روي يك رديف يكي پس از ديگري را توضيح دهد كه ريشه ها در درختان مجاور در يك رديف در زير سطح خاك در نزديكي و يا تماس با يكديگر قرار دارد. به هر حال انتقال غير فعال عامل بيماري در يك باغ با عمليات خاك ورزي غلط، آب آبياري، ريختن خاك اطراف درختان آلوده در بين رديفها، انتقال خاك آلوده به باغها و آلوده بودن ادوات و وسايل كشاورزي صورت می گيرد. لازم به ذكر است كه انتقال غير فعال مي تواند قارچ را تا كيلو متر ها منتقل كند. خسارت بيماري در خاك های سنگين و با زهكش نامناسب شديد مي باشد. مديريت بيماري روش هاي مختلفي جهت مديريت بيماريهاي ناشي از قارچ Phytophthora در مناطق و يا باغ هاي آلوده پیشنهاد شده است، ولي بيشترين تاكيد بر روي استفاده از ارقام مقاوم و پيشگيري مي باشد. متاسفانه تاكنون استفاده از پايه هاي مقاوم براي اين بيماري در پسته عملي نشده است. هرچند تحقيقات صورت گرفته حاكي از وجود منابع مقاومت در تعدادي از پايه ها و يا ارقام پسته مي باشد. نقش بافت خاک در مدیریت بیماری گموز پسته يكي از مهمترين موارد در خصوص بيماري پوسيدگي طوقه و ريشه پسته ناشی از قارچ فیتوفتورا، بافت و ساختمان خاك و چگونگي قرار گرفتن لايه هاي خاك در يك باغ آلوده مي باشد كه شدت و خسارت بيماري را تحت تاثير قرار مي دهد. در باغ هايي كه داراي بافت خاك رسي بوده و يا ميزان رس خاك توام با عمق خاك افزايش مي يابد، این شرایط باعث افزايش ظرفيت نگهداري آب در خاك، افزايش خفگي ريشه ها و حساس شدن ريشه به آلودگي مي گردد. در باغ هایی که يك لايه سنگين در روي سطح خاك (عمق 0تا 40 سانتيمتري) دارند و يا در مواردي كه درختان عمقي كاشته شده باشند، پوسيدگي طوقه بيشتر شايع مي باشد. وجود لايه سخت زيرين كه در هنگام كاشت شكسته نشده است، باعث تشديد بيماري مي گردد. در بيشتر موارد برداشت خاك سطحي بين رديف ها تا عمق 30 تا 50 سانتيمتري به نحوي كه درختان به اندازه 20 تا 30 سانتيمتر و يا بيشتر بالاتر از محل آبياري قرار گيرند باعث كاهش قابل ملاحظه در مرگ و مير درختان مي گردد.1 copy copy

در باغ هايي كه طوقه آنها در زير سطح خاك قرار دارد و يا داراي لايه سخت زيرين مي باشند. حفر يك كانال به عرض 70 تا 100 سانتيمتر و عمق 1 تا 2 متر در فاصله بين رديف ها و انتقال خاك به خارج از باغ و پركردن كانال حفر شده با خاك بدون آلودگي و سبك به نحوي كه شيب رديف ها به سمت مركز رديف باشد باعث كاهش خسارت بيماري مي گردد. اين موضوع از تجمع آب در اطراف ريشه هاي طوقه و ريشه هاي درختان كه حساس به آلودگي مي باشند، جلوگيري مي نمايد. لازم به ذكر است كه در چنين باغ هايي، برداشت خاك سطحي نيز مي تواند در كاهش خسارت بيماري قابل ملاحظه باشد. در درختان آلوده و يا تمامي درختان در يك باغ آلوده، كنار زدن خاك اطراف طوقه و ريشه هاي درختان نيز مفيد مي باشد. اين عمليات زماني مي تواند موثر واقع شود كه ريشه هاي اصلي درختان در معرض هوا قرار گيرند. يكي از فاكتور هاي تاثير گذار در شدت و ميزان خسارت اين بيماري مقدار آب آبياري و سيستم مورد استفاده مي باشد. در باغ هاي آلوده بايد از غرقاب هاي سنگين و يا روش آبياري گردشي استفاده نگردد. در مواردي كه ميزان خسارت بيماري شديد باشد، كاهش ميزان و دور آبياري مفيد است. در اين صورت بايد فاكتور رشدي گياهان در نظر گرفته شود. استفاده از سيستم هاي آبياري تحت فشار به لحاظ اينكه باعث كاهش ميزان آب مصرفي نسبت به آبياري غرقابي، كاهش زمان تماس طوقه و ريشه با آب و عدم اشباع خاك به مدت طولانيمي گردند، برتري دارند. بايد به اين نكته توجه داشت كه معظل بيماري با وجود استفاده از سيستم هاي آبياري تحت فشار به طور كامل قابل حل نمي باشد و به صورت نسبي ميزان مرگ و مير در باغ كاهش مي يابد. درختان موجود در مسير آب آبياري نيز از معظلات ديگر مي باشد. در صورت آلودگی این درختان به بیماری، دو معضل پیش می آید: در مرحله اول بر روي بافت درختان بيمار، قارچ توليد اندام هاي توليد مثل رويشي نموده كه با آب به راحتي به باغ هاي زير دست منتقل مي گردد.

iuytr

در مرحله دوم درختان خشک شده، توسط باغداران از خاك بیرون كشيده شده و مقدار زيادي از خاك آلوده در جوي باقي می ماند، كه با آب به صورت غير فعال منتقل مي شوند. از روش هاي ديگري که برای مبارزه با بیماری می توان به آن اشاره نمود معالجه قسمت هاي آلوده طوقه و ريشه درختان با استفاده از قارچكش هاي مختلف همچون مخلوط بردو، اكسي كلرايد مس و يا قارچكش هاي موثر ديگر می باشد كه به طور معمول توسط باغداران استفاده مي گردد. در بعضي از موارد از آهك هم براي ضدعفوني طوقه و ريشه استفاده مي گردد. در اينجا اشاره به اين نكته مهم مي باشد كه درخت پسته داراي پوست نسبتا سخت و غير قابل نفوذ مي باشد و اين امر باعث شده است كه كاربرد قارچكش ها بر روي طوقه و ريشه درختان غير موثر یا کم تاثیر گردد. ممكن است اين روش فقط بر روي درختان جوان كه پوست آنها نفوذپذيري بيشتري دارند تا حدودي موثر باشد و بر روي درختان بالغ غالبا غير موثر است. لذا يكي از روش هاي موثر جهت كنترل بيماري پوسيدگي طوقه و ريشه، كاربرد قارچكش هاي سيستميك و حفاظتي در محل طوقه و ريشه مي باشد. حذف و ريشه كني درختان بيمار خشك شده در باغ، نياز به توجه خاص دارد و بايد درختان، همراه با خاك اطراف طوقه و ريشه به بيرون از باغ منتقل و معدوم شوند. در اكثر موارد ضدعفوني محل درختان بيمار خشك شده با قارچكش ها چندان موثر نبوده و عامل بيماري بعد از چند سال درختان جایگزین را مورد حمله قرار داده و از بين مي برد. جهت ضد عفوني محل درختان بيمار، روش آفتاب دهي خاك توام با استفاده از كود هاي حيواني نسبت به استفاده از قارچكش ها برتري دارد.يكي از روش های مبارزه با این بيماري، تزريق مواد به تنه درختان است. در اين روش قارچكش ها با استفاده از دستگاههاي خاص و مواد مخصوص به تنه درختان تزريق مي گردد.

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید 

منابع:
- ابوسعيدي‌، د.، م. اشكان‌ و ح. علوي‌. 1374  الف . بررسي‌ مرگ‌ گياهچه‌هاي‌ پسته‌ در خزانه‌ كاريهاي‌ استان‌ كرمان‌.خلاصه‌ مقالات‌ اولين‌ كارگاه‌ تحقيقي‌ - آموزشي‌،ترويجي‌ پسته‌، رفسنجان‌. صفحه‌ 2.
3- ابوسعيدي‌، د.، ض. بني‌ هاشمي.‌، م.‌ اشكان‌، و ح‌. علوي‌. 1374 ب.‌ بررسي‌ پراكندگي‌ گونه‌هاي‌  Phytophthora در آب‌ و خاك‌ و بافت‌ آلوده‌ درختان‌ پسته‌ در استان‌ كرمان‌. خلاصه‌ مقالات‌ اولين‌ كارگاه‌ تحقيقي‌ - آموزشي‌، ترويجي‌ پسته‌، رفسنجان‌. صفحه‌ 19.
5 ارشاد، ج‌. 1371. گونه‌هاي‌ Phytophthora در ايران (جداسازي‌، خالص‌   سازي‌، شناسايي‌). سازمان‌ تحقيقات‌كشاورزي‌. تهران‌: ايران‌. 217.
6- اشكان‌، م.‌، د. ابوسعيدي‌ و ض،‌ بني‌ هاشمي‌. 1374 .بررسي‌ گونه‌هاي‌ Phytophthora عامل‌ پوسيدگي‌ طوقه‌ و ريشه‌درختان‌ پسته‌ در رفسنجان‌. بيماريهاي‌ گياهي‌ 32:132.
7-امينايي‌، م‌. و ج.‌ ارشاد. 1371 .جداسازي ‌  Phytophthora drechsleriاز درختان‌ مبتلا به‌ پوسيدگي‌ طوقه‌ )گموز  (دراستان‌ كرمان‌. دهمين‌ كنگره‌ گياهپزشكي‌ ايران‌، دانشگاه‌ كرمان‌، صفحه‌ 106.
8- بني‌ هاشمي‌، ض‌. 1368 .مطالعه‌ بيماري‌ گموز در استانهاي‌ جنوبي‌ ايران‌. نهمين‌ كنگره‌ گياهپزشكي‌ ايران‌. دانشگاه ‌مشهد. صفحه‌ 92.
9- بني‌ هاشمي‌، ض‌. 1374 .وضعيت‌ بيماري‌ گموز پسته‌ در ايران‌. خلاصه‌ مقالات‌ اولين‌ كارگاه‌ تحقيقي‌- آموزشي‌، ترويجي‌ پسته‌، رفسنجان‌. صفحه‌ 13.
10-طباطبايي‌، ع‌. 1373 .همكنش‌ شوري‌ با گونه‌هاي‌ Phytophthora در بيماري‌ گموز پسته‌. پايان‌ نامه‌ فوق‌ليسانس ‌بخش‌ گياهپزشكي‌، دانشگاه‌ شيراز، ايران‌ 93 صفحه‌. .
11- فتاحي‌ اردكاني‌، م‌.، ج‌ .ارشاد و م‌ .ميرابوالفتحي‌. 1379 .شناسايي‌ عامل‌ بيماري‌ انگومك‌ )گموز( پسته‌ در استان‌ يزد.چهاردهمين‌ كنگره‌ گياهپزشكي‌ ايران‌. دانشكده‌ كشاورزي‌، دانشگاه‌ صنعتي‌ اصفهان‌، صفحه‌ 126.
12- مرادي‌، م‌. 1377. جداسازي‌ و تشخيص‌ گونه‌هاي‌ فيتوفترا از طوقه‌ و ريشه‌ درختان‌ پسته‌ در استانهاي‌ كرمان‌ و فارس‌ و تعيين‌ مقاومت‌ طوقه‌ و ريشه‌ پايه‌هاي‌ متداول‌ پسته‌ به‌ آنها. پايان‌ نامه‌ فوق‌ ليسانس‌ بخش‌ گياهپزشكي‌، دانشگاه ‌شيراز، ايران‌، 116 صفحه‌.
13- ميرابوالفتحي‌، م‌ و ج‌. ارشاد. 1365. جداسازي‌ Phytophthora megasperma از درختان‌ پسته‌ مبتلا به‌ پوسيدگي‌ طوقه‌ (گموز). هشتمين‌ كنگره‌ گياهپزشكي‌ ايران‌. دانشگاه‌ صنعتي‌ اصفهان‌، صفحه‌ 84.
14- ميرابوالفتحي‌، م.‌، ج‌ .ارشاد و ق‌.حجارود. 1368 .جداسازي‌ Phytophthora citrophthora از طوقه‌ و ريشه‌ درختان‌ پسته‌ دامغان‌ .بيماريهاي‌ گياهي‌ 25: 73-65.
15-ميرابوالفتحي‌، م.‌، ج.‌ ارشاد و ق‌. حجارود. 1369.  بررسي‌ بيماريهاي‌ پوسيدگي‌ طوقه‌ و ريشه‌ (گموز) درختان‌ پسته ‌در منطقه‌ رفسنجان‌. بيماريهاي‌ گياهي‌ 26:12-1.

Banihashemi, Z. 1984. Phytophthora disease of pistachio in Southern Iran. Phytophthora Newsletter 12:3

 Banihashemi, Z. 1994. Identification of Phytophthora species associated with pistachio gummosis in Southern Iran. First Int. Symp. Pistachio Nut. University of Cukurava Turkey: 349-352