نقدی بر طرح استفاده از آب‌های ژرف:

حسین زراعتکار

کارشناس آب زیرزمینی کرمان

در طول چند سال اخیر، طرح موضوعاتی از جمله استفاده از آب‌های ژرف و بهره‌برداری از منابع کارست (پدیده‌ای در پوسته زمین است که آثار آن به اشکال مختلف از قبیل حفره ‌و غار، در سطح و زیر سطح دیده می شود؛ علت ایجاد کارست به شکستگی‌‌ها و قابلیت انحلال توده ‌سنگ مربوط می ‌شود که در نتیجه آن یک سیستم آب زیرزمینی می‌ تواند شکل بگیرد.) و مواردی از این قبیل از سوی بعضی از مدیران و کارشناسان منابع آب کشور در مجامع مختلف بطور مرتب تکرار می‌شود. تصور ایشان بر این است‌ که چنین طرح‌هایی می‌توانند به عنوان بخشی از راه حل‌های پیش رو در جهت مقابله با بحران آب مطرح گردند؛ اما واقعیت این است که طرح این مباحث بیش از آنکه راهگشا باشد، فراموش نمودن اصل مسئله و رفتن به مسیر بیراهه است و به جای آنکه کمکی به حل بحران بکند، سرانجام خودشان بخشی از مشکل خواهند شد.

به عنوان مثال، یکی از این موارد که زیاد شنیده می‌شود استفاده از آب‌های ژرف است. اگر چه حضرات محترم تعریف دقیقی از آب ژرف مد نظر خود را ارائه نداده‌اند، ولی به‌طورکلی می‌توان گفت: منظور از آب ژرف، آب‌هایی هستند که در لایه‌های عمیق محبوس گردیده و هیچ ارتباطی هم به سفره‌های آب زیرزمینی که از طریق بارندگی و به اصطلاح آبهای تجدید پذیر ایجاد می‌گردند، ندارند. استفاده از این آب‌ها تأثیری بر منابع آبی در دسترس ما ندارد و از چرخه آب خارج هستند.

در اینجا این سوال مطرح است، آیا چنین منابعی می‌توانند به عنوان یک راه حل مطرح باشند؟ شواهد و تجارب موجود در دنیا نشان می‌دهد که تحت هیچ شرایطی نمی‌توان به چنین منابعی تکیه کرد. فرض کنید با انجام هزینه‌های خیلی زیاد در بعضی از نقاط کشور آثاری از این منابع پیدا شود؛ چنین آب‌هایی بدلیل اینکه در لایه‌های عمیق محبوس هستند و هیچ ارتباطی به چرخه آب ندارند، پس از مدتی ذخایر آنها به اتمام رسیده و تمام سرمایه‌گذاری‌های انجام شده به هدر خواهد رفت. در صورت وقوع چنین موضوعی، نه تنها مشکلی حل نخواهد شد، بلکه خودشان مشکلات جدیدی ایجاد خواهند کرد. اگر هم فرض شود که این مخازن در نقاطی دیگر از آب‌های تجدیدپذیر تغذیه می‌شوند و پایدار هستند، در این صورت تنها صورت مسئله را عوض کرده‌ایم و منابع آبی که هم اکنون مورد استفاده قرار می‌گیرند را به شکل بسیار پرهزینه‌تری از اعماق زمین برداشت خواهیم کرد. واقعیت این است که میزان آب تولید شده از این طریق در خوشبینانه‌ترین حالت در مقابل آب مصرفی کشور آن‌چنان ناچیز است که هیچ گرهی را نخواهد گشود. در نظر داشته‌باشید که مطابق بعضی از آمارهای موجود، میزان مصرف آب در سطح کشور بین70 الی 80 میلیارد متر مکعب در طول هر سال است. حال در کجای کشور و با چه شواهدی می‌توان منابع آب ژرفی پیدا کرد که در مقابل مقدار مذکور قابل جایگزینی باشند؟ این سؤالی است که باید از طراحان این ایده پرسید. موضوع مهم‌تر اینکه واقعاً کدام تجربه جهانی در این زمینه وجود دارد که بتوان به اتکای آن به سمت چنین راه حل‌هایی رفت. اصرار بعضی از هواداران راه‌اندازی طرح استفاده از آب‌های ژرف، انسان را به یاد مرحوم میرزا آقاسی می‌اندازد که می‌گفت اگر این‌کار برای مملکت آبی نمی‌شود، اما برای بعضی نان خوبی خواهد داشت!

موضوع دیگر، استفاده از آب‌های کارست است. با وجود سابقه بیش از نیم قرن مطالعات منابع آب کشور، ناگهان گروهی شق‌القمر کرده و اظهار می‌دارند که می‌توان منابع آب جدیدی در کارست‌ها پیدا کرد و حتی متولی برای مطالعات آن نیز انتخاب کرده‌اند. حال آنکه تفکیک منابع آب زیرزمینی به بخش‌های جداگانه که ارتباطی به هم نداشته باشند، از جمله منابع کارستیک و آبرفت‌ها، امری کاملاً غیرعلمی و غیرمنطقی است و مطمئناً به هر میزان که از آب کارست‌ها برداریم به همان میزان از ظرفیت آبرفت‌ها کم کرده‌ایم.

ما در طول چند دهه گذشته تا آنجا که توانسته‌ایم آبرفت‌ها را به نابودی کشانده‌ایم؛ کم مانده است که این مقدار تغذیه‌ای که این سفره‌ها از ناحیه کارست‌ها می‌شوند را نیز از سرچشمه قطع کنیم و به اصطلاح تیر خلاص را بزنیم.

به نظر می‌رسد بعضی از عزیزان راه را کلاً عوضی گرفته و به کژراهه می‌روند. بحران آب در کشور ما با این روش‌ها حل نمی‌شود، زیرا مهم‌ترین مشکل ما در حال حاضر به چگونگی مصرف منابع آب بر می‌گردد و ارتباط چندانی به تولید آب ندارد. آمارها نشان می‌دهد که در کشور کم آبی چون ایران بیش از 2.5 برابر متوسط جهانی برای برداشت محصولات کشاورزی آب مصرف می گردد و یا در بسیاری از نقاط ایران میزان مصرف آب شرب حتی از بعضی کشورهای اروپایی هم بیشتر است.

کجای کار عیب دارد؟ آیا در نحوه حکمرانی بر منابع آب اشکالی وجود ندارد؟ آیا عدم مشارکت مصرف‌کنندگان در تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌ها بر دامنه این بحران نیفزوده است؟ آیا اینکه دولت حداقل 10 برابر آنچه که از مصرف‌کنندگان آب شرب می‌گیرد هزینه می‌کند و آب را تقریباً مجانی در اختیار ایشان قرار می‌دهد امری معقول است؟ آیا اینکه تمام شرایط را فراهم آورده‌ایم تا هزینه استخراج و بهره‌برداری از آب‌های زیرزمینی برای مصارف کشاورزی در مقایسه با دیگر هزینه‌های این بخش خیلی ناچیز باشد کمکی به حل بحران می نماید؟ آیا دادن یارانه به سوخت و برق در بخش کشاورزی و آن هم با این ابعاد وسیع زمینه به هدر دادن منابع آب را فراهم نیاورده‌است؟ آیا ایجاد محدودیت‌های گوناگون برای مالکان منابع آب در جهت تشکیل بازارهای واقعی آب زمینه بی ارزش شدن آب را فراهم نکرده‌است؟ آیا اساساً کنترل و نظارت بر میزان برداشت آب بدون مشارکت مصرف‌کنندگان و صرفاً از طریق دولت امکان پذیر است؟

در نظر بگیرید اگر ما با ایجاد راهکارهای منطقی بتوانیم حتی 10 درصد در مصرف منابع آب صرفه‌جویی کنیم در هر سال بین 7 تا 8 میلیارد مترمکعب از منابع ارزشمند آب کمتر استفاده کرده‌ایم. حال در بهترین شرایط به چه میزان امکان برداشت از آب‌های ژرف وجود دارد؟ تازه اگر آبی باشد!

در واقع، ما از یک طرف همه شرایط را فراهم کرده‌ایم تا آب به بی‌ارزش‌ترین شکل ممکن در اختیار مصرف‌کننده قرارگیرد و از طرف دیگر داد و فریاد بر می‌آوریم که آب نیست و می‌خواهیم با توصیه‌های اخلاقی مردم را به صرفه‌جویی وادار کنیم. با اینکار در واقع خود را فریب می‌دهیم، زیرا صرفه‌جویی تنها و تنها زمانی مفهوم پیدا می‌کند که هزینه یک کالا و خدمات در سبد زندگی مردم  نقش داشته‌باشد؛ وگرنه اگر طلا را هم گونی گونی در معرض خرید ایشان قرار دهی، ارزش آنرا با پیاز برابر کرده‌ای!

آنچه که خیلی اساسی است، تغییر نگاه بعضی از دست‌اندرکاران و متولیان آب است و آن اینکه به جای تلاش برای یافتن منابع جدید به سمت اصلاح الگوی مصرف در بخش‌های مختلف بروند.

اما در پایان، ذکر یک قصه قدیمی خالی از لطف نیست. "گویند فردی درازگوشی داشت که هم او را دوست می‌داشت و هم از او کار بسیار می‌کشید. از قضا، روزی پای درازگوش در حالی که صاحبش بار سنگینی بر پشت او گذاشته بود در چاله ای افتاد و  شکست. صاحب درازگوش که در معالجه پای حیوان درمانده شده بود به طور مرتب سر درازگوش را با انواع روغن‌ها چرب می‌کرد، به امید آنکه پایش بهبود یابد. غافل از آنکه با مالیدن روغن به سر حیوان پای حیوان بهبود نخواهد یافت. آیا رفتارهای بعضی از ما در حل بحران آب کشور، مشابه رفتارهای صاحب درازگوش نیست؟!


نظرات (0)

هنوز نظری ارسال نشده است

  1. بهتر است نام و نظر خود را فارسی تایپ کنید
پیوست (0 / 3)
انتشار موقعیت