1- مقدمه
در میان مغزیات، با آنکه پسته سابقهای دیرینه دارد، بادام و فندق و گردو زودتر از آن به یک کالای تجاری تبدیل شدهاند. شصت سال قبل، حجم تجارت بینالمللی پسته کمتر از دههزارتن بود که حدود یک سوم آن سهم صادرات ایران میشد. علیرغم افزایش سیصدهزارتنی حجم تجارت بینالمللی پسته طی این دوره، همچنان پسته در تجارتجهانی عقبتر از فندق و بادام و گردو بوده و تا رسیدن به مرتبت درخور، هنوز فاصله دارد.
2- رکود و رونق و توسعه صادرات
با نگاهی اجمالی به روند تولید و مصرف جهانی پسته پی میبریم که در دوره شصت ساله اخیر، تولید و مصرف جهانی از حدود پانزده هزارتن به پانصد هزار تن افزایش یافته است. گمان غالب این بوده که با ظرفیت و امکانی که در افزایش تولید هست، «مصرف» نمیتواند همپای آن رشد کند. در واقع نیز طی این دوره در سه چهار برهه، فروش نسبت به تولید، موقتا رکود داشته و این دورههای رکود مصرف، حتی در زمانهایی هم که تولیدکم بوده، پیش میآمده است.
نگارنده به خاطر دارد که در اوایل دهه سی خورشیدی که تولید پسته رفسنجان کمتر از چهارهزارتن بود، در یکسال بازرگانان نتوانستند قسمتی از پسته خریداری را در داخل و خارج بفروش برسانند و چون امکان نگهداری آن در تابستان وجود نداشت، برخی تجاریزدی مقیم رفسنجان، پستههای مانده نا فروش را برای نگهداری در تابستان به کوهستان «ده بالا»ی یزد بردند، که متاسفانه عمده این پستهها در اثرآفات انباری نابود شد. یکبارهم در اوائل دهه پنجاه، شرکت تعاونی تولیدکنندگان پسته رفسنجان برای فروش کالای نافروش خود متوسل به دولت شد تا پسته را در برنامهی تغذیه رایگان مدارس کشور بگنجانند. در این زمان تولید سالانه پسته ایران تقریباً بیست و پنج هزارتن بود. یکبار نیز در اوائل دهه شصت، با کارشکنی مقامات وزارت بازرگانی امریکا، صادرات پسته ایران به آن کشور دچار اختلال شد، که شرکت تعاونی پسته رفسنجان همت نمود و قریب سه سال حجم عمده پسته خریداری شده خود را که نافروش مانده بود در انبارها نگهداری کرد تا بازارها گسترش یافت. آخرین بار در نیمه دوم دهه هفتاد، مسائل ناشی از سختگیری در میزان آفلاتوکسین مجاز، صادرات پسته ایران به اروپا را با حدود 60 درصد کاهش مواجه ساخت. در این هنگام تولید پسته ایران به 150هزارتن و تولید جهانی به حدود 300هزار تن رسیده بود. در هر یک از این چهاردوره، بازار پسته که بعضاً همزمان با بالا بودن قیمت جهانی نفت دچاررکود بود، پس از وقفهای کوتاه، و احتمالاً ورود کشورهای جدید مصرفکننده به بازار یا کاهش قیمت جهانی نفت، مجدداً رونق یافت. به این ترتیب، نه افزایش تولید، و نه رقابت ترکیه در دهه30 و نه رقابت امریکا در دهه70 و80 نتوانست به توسعه بازار و مصرف این کالا که آنرا در شمارکالاهای «لوکس و غیرضروری» طبقهبندی کردهاند، صدمهای وارد سازد. نگارنده مدعی است که حتی بر عکس، در طولانی مدت آنچه که پسته را به یک رقم بزرگ صادراتی برای ایران تبدیل کرده، عمدتاً متاثر از رقابت بین صادرکنندگان ایرانی و بالاتر از آن، حضور جهانی کشورهای تولیدکننده دیگر، بخصوص تولیدکنندگان امریکایی در سالهای اخیر بوده است.
3- رقابت بهتر از انحصار
برای هردوجنبه رقابتی یادشده که سبب گسترش بازار پسته گردیده، میوان نمونهای خوبی را ذکر کرد؛ مثلاً:
درباره رقابت میان صادرکنندگان ایرانی: در اواخر دهه30 و نیمه اول دهه40 که بیشترین صادرات پسته ایران در دست سه، چهار خانواده بازرگان یزدی بود، ایشان با این برنامه که «انحصار در صادرات» قدرت بازاریابی و سوددهی را افزایش میدهد، اقدام به ایجاد «شرکت صادرات پسته ایران» به مدیریت شادروان جوادمرشد کردند و نزدیک به 70درصد صادرات ایران را در اختیار این انحصار گرفتند. هرچند این شرکت بزرگ در بازارهای اصلی موفق شد ولی به لحاظ وزن سنگین خود، در کشورهای عربی و بازارهای جدید بخصوص اروپا کارآئی نداشت. به زودی در سایه اقتدار این شرکت، بازرگانان کوچکِ کم هزینه و پردل توانستند بازارهای جدیدی برای مصرف پسته ایران بیابند و در نتیجه، در نیمه دوم دهه40و نیمه اول دهه50، چند رقیب توانمند در برابر «شرکت صادرات پسته ایران» قدعلم کرد. از آن جمله بودند: «شرکتتعاونیتولیدکنندگان پسته رفسنجان» به پیشگامی دکتراحمدرفیعی، «شرکت پسته پارس» با مدیریت دکتر اصغرراجی که از حمایت تولیدکنندگان جدید شهرستان کرمان برخوردار بود، «شرکت صادرات پسته حساس» به مدیریت آقای اسدا... عسگراولادی که در این سالها و به تدریج از صادرکننده عمده «زیره» به صادرکننده پسته درکنار«زیره» تبدیل شد، «شرکت صادرات پسته کویر» به مدیریت آقای ایرج آگاه و «شرکت کشت و صنعت جیرفت» به مدیریت آقای حسن آگاه برای بستهبندی و برندسازی در داخل و خارج کشور. این شرکتهای نوپا در رقابت با «شرکت صادرات پسته ایران» ، بازارهای صادراتی جدیدی ساختند و موفق به توسعه بازار مصرف پسته در تناسب با افزایش روزافزون تولید گردیدند. در سالهای بعد «شرکت صادرات پسته ایران»، «شرکت پسته پارس»، «شرکت صادرات پسته کویر» و «شرکت کشت و صنعت جیرفت» با برندهای سرشناس «آریا»، «آپادانا» و «خیام» متوقف یامنحل شدند و به جای آنها دهها شرکت که صادرات هر کدامشان به نوبه خودکم از این شرکتها نبود متولدگشته و رشد یافتند. امروز بخش بازرگانی پسته ایران در یک بازاررقابتی کامل قرار گرفته و با موفقیت به راه خود ادامه میدهد. ناگفته نماند که در طی این سالها و در جریان رقابت آزاد، برخی شرکتها و بازرگانان، متاسفانه با ورشکستگی، صحنه را ترک کردند، اما آنچه باید زنده بماند و زنده هم ماند، «صنعت پسته» و «صادرات پسته» است که به رغم افزایش70 برابری محصول پسته ایران در شصت سال گذشته، خوشبختانه، امروز با کمبودخریدار روبرو نیست.
درباره رقابت بین کشورهای تولیدکننده: همانطور که گفتیم در دهه30، «ترکیه» تولیدکننده اصلی پسته دنیا بود و ایران در مرتبه دوم قرار داشت. در این دوره بازارصادراتی هردوکشور تقریباً منحصر به ایالتهای شرقی امریکا میشد. دردهه30 و40 و50، ایران در این رقابت با پیشیگرفتن روز افزون از ترکیه، تبدیل به صادرکننده شماره اول جهان شد و این برای پسته ایران یک پیروزی بزرگ بود. اما پیروزی ایران را نباید برای ترکیه یک شکست محسوب کرد؛ چرا که تولید و صادرات پسته ترکیه و بخصوص مغز پسته آن، پررونقتر شد و آنها طعم شیرین افزایش400 درصدی حجم مصرف را چشیدند؛ یعنی در نتیجهی رقابت ایران و توسعه بازار جهانی پسته، ترکیه با آنکه افتخار قرار داشتن در جایگاه اول صادرات پسته را از دست داد ولی حجم فروشش در بازار 4 برابر شد. این تجربه مثالزدنی به صراحت به ما میگوید: «رقابت» برای ترکیه منافع سرشاری بهمراه داشته است؛ از جمله: در افزایش جهانی مصرف مغزپسته در صنعت و همچنین ایجاد ثبات در بازار مصرف. حتی در سالهایی که محصول مغزپسته ترکیه به علت خشکسالی با کاهش شدید مواجه میشود، هنوز هم تولیدکنندگان ترکیه با خرید مغز پسته ایران و صادرات مجدد آن، مشتریها و بازارهای صادراتی خود را حفظ میکنند.
نمونهی دیگر مربوط به دهه70 و80 و به ظهور پسته امریکا در عرصه جهانی بر میگردد، که این تولیدکننده نوظهور با توانائیهای عظیم مالی و بانکی خود، وقتی با مشکل رخنه به بازارهای جا افتاده پسته ایران، نظیر بازار اروپا روبرو شد، توانست با هزینه و آیندهنگری دست به توسعه بازارهای خاور دور بزند. بازارتایوان، بازارچین، بازارکرهجنوبی و بازارسنگاپور، همگی با صرف وقت و هزینه اتحادیه باغداران کالیفرنیا پا گرفتند و رونق یافتند و بعدا که پسته امریکا موفق شد برای خودجائی در اروپا باز کند، پسته ایران متقابلا بر بازارهای چهارگانه خاور دور استیلای کامل یافت و از بازارهایی که رقیب ایران ایجاد کرده، بیشترین نفع را برد. خاطر نشان میسازد که در هر یک از این کشورها، واردات پسته و فروش نهائی پسته بستهبندی شده در فروشگاهها مستلزم برخورداری از زنجیره کامل واردات، برشته کردن، بستهبندی وتوزیع است و این زنجیره تولید، مانند سال1387، که تولید ایران بعلت شرایط جوّی به یک سوم کاهش یافت، نمیتواند متوقف بماند. امکانات «فرآوری» و «بسته بندی» و «فروش» را که با سرمایهگذاری و تبلیغ توام بوده نمیتوان راکد گذاشت، همانطور که عملاً در این سالها پسته کالیفرنیا به کمک این زنجیره تولید شتافته و با تزریق پسته کالیفرنیا به جای پسته ایران، حیات در این زنجیره را تداوم بخشیده است. براین منوال است که وقتی بازار حفظ شد در سال بعد که با انبوه تولید مواجه میشویم میتوانیم مجدداً حجمی بیش از گذشته به این کشورها صادرکنیم.
4- موخره:
نگارنده براین باور است که اگر روند تولید و مصرف پسته در60 سال گذشته بدون برخوردسطحی و بدون در آمیختن سیاست و غروردر امر تولید و بازرگانی، مورد ارزیابی و قضاوت قرار گیرد، در خواهیم یافت که رقابت در هردو زمینه مورد بحث، موجب توسعه بازار و افزایش سوددهی صنعت پسته ایران شده است.
شاهداین مثال دودستاورد همزمان برای محصول 1389 میباشد که در امرتجارت بسیار نادر است. بیشترین تولیدجهانی در طول تاریخ -افزون بر 500 هزارتن- و به طور همزمان بالاترین قیمت جهانی با متوسط بیش از 8دلار درکیلو.
پیام این مثالها و نمونههای مستند به ما این است که: اگر پسته ایران با رقابت قدرتمندانه به اینجا رسیده، میتواند با گشایش بازارهای هند، پاکستان، بنگلادش و اندونزی و توسعه بازار چین، قله یک میلیون تن تولید و مصرف را بدون کاهش قیمت فتح کند و همچنین به ما میآموزد که: این دیدگاه که با «انحصار» میتوان چنین دستاوردهایی داشت، کهنه شده و بطلان آن به اثبات رسیده است.
مهدی آگاه
ایمیل:این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
{gallery}stories/articles/622/{/gallery}