رئیس هیأت مدیره انجمن پسته ایران در چهارمين گردهمایی انجمن پسته ايران در كيش:

متن كامل سخنراني وي به شرح زير است:

در پسته کاری چه جایگاهی داریم و چه می کنیم؟

سيد محمود ابطحي، رئيس هيأت مديره انجمن پسته ايران در سخنراني افتتاحيه اولين روز گردهمايي انجمن در جزيره كيش به طرح تاريخ پسته پرداخت تا تا باب فتحي باشد براي پاسخ به سوالاتي نظير وظيفه عمدۀ انجمن چه بايد باشد.

 

«چرا چنین جلساتی تشکیل می دهیم؟ و چکار می خواهیم انجام دهیم؟ برای اینکه بتوانم به این سوال ها به درستی پاسخ دهم باید گریز کوتاهی به گذشتۀ پسته بزنم و قدری از تاریخ شفاهی آن بگویم. البته شما با آنچه که می خواهم بگویم بیگانه نیستید، ولی من یک یادآوری می کنم.

قبل از اینکه به بحث اصلی وارد شوم، توجه شما را به یک نکته جلب می کنم، و آن اینکه یکی از ویژگی های پسته این است که از زمان کاشت تا زمان برداشت محصولِ اقتصادی، چندین سال طول می کشد. مثلاً به روش سنتی حدود 15 سال و در روش های جدید حدود 7 سال زمان نیاز است تا درخت پسته به باردهی اقتصادی برسد. به نظر من این خصلت مهمی است. این موضوع باعث می شود که کاشت پسته به سرمایه اولیۀ کافی نیاز داشته باشد.

به عنوان مقدمه موضوع دیگر این است که یکی از ویژگی های پسته خوشمزگی و زیبایی آن است، چه زیبایی ظاهری پسته و چه به لحاظ مصرف. در ادبیات فارسی خانم های زیبا بیشتر به پسته تشبیه می شوند. در شعر منوچهری دامغانی آمده است اطلس سبز و زرد پوشیده/ به میان دو حجلۀ چوبین/ نو عروسی به ناز خوابیده.

از اواخر قرن هجدهم میلادی، پس از انقلاب صنعتی در اروپا، تجارت و تولید جهانی پسته تحول جدیدی را تجربه کرد و مبادلات تجاری در دنیا به طور گسترده ای انجام شد. در چنین شرایطی فرصتی برای کالایی مانند پسته پیش آمد تا وارد بازار جهانی شود. البته پیش از این تاریخ، پسته در بازار جهانی معامله می‌شده است، اما در حجم بسیار کم. از اواخر قرن نوزدهم پسته در حد صادراتی وارد بازار جهانی می‌شود و هر جایی که در ایران شرایط برای تولید پسته مهیا بوده، قابلیت برای کشت و تجارت وسیع پسته نیز ایجاد شده بود. شرایط مسلم برای تولید پسته در وهلۀ اول وجود آب و زمین مناسب و سرمایه کافی برای کاشت است. از قدیم در جای جای ایران پسته کاشت می شده است، اما تنها جایی که شرایط لازم را داشت شهرستان رفسنجان بود. مزیت دیگر رفسنجان این بود که شرایط طبیعت آن برای کشت پسته مناسب و برای کاشت سایر محصولات نامناسب بود. از شرایط طبیعی کاشت پسته که بگذریم، باید بدانیم که شرط سرمایه کافی چگونه تأمین شده است؟ قبل از کاشت پسته در رفسنجان، محصولاتی از قبیل پنبه، گندم، جو و روناس در این منطقه تولید می‌شده است. در آن سال ها تجارت پنبه بسیار رونق داشت و در سایر کشورها و در نقاط مختلف ایران پنبه کاری انجام می شد. پنبه کاری رفسنجان در سطح استان از جاهای دیگر رونق بیشتری داشت. طبق آماری که از سال 1250 شمسی وجود دارد، رفسنجان و سیرجان گندم و جو به اندازه یکدیگر تولید می کردند، اما تولید پنبۀ رفسنجان 2 برابر سیرجان بوده است. رونق کاشت پنبه در ایران به دلیل این بود که این محصول مادۀ اولیه برای کارخانجات نساجی در انگلستان و هندوستان بود. این رونق تا سال های 1240 تا 1245 شمسی که جنگ های داخلی آمریکا درگرفت، ادامه داشت. در دورۀ جنگ های داخلی آمریکا، هیچ پنبه ای از این کشور صادر نشد. طی این 5 سال درآمد ناشی از صادرات پنبه ایران 10 برابر قبل می شود. مردم مناطق پنبه کاری پولدار می شوند؛ کشاورزان حاجی می شوند؛ املاک ارزش پیدا می کنند و سرمایۀ اولیه بسیار خوبی در این دوره جمع می شود. قیمت محلوج (پنبۀ حلاجی شده) از 3 هزار دینار به حدود 8 هزار دینار می رسد. از این زمان به بعد، یعنی از سال 1250، پسته کاری شروع می شود. با پایان گرفتن جنگ های داخلی آمریکا، پنبه رونق قبلی خود را از دست می دهد، در حالی که پسته با وجود سرمایۀ اولیه کافی و تغییر شرایط جهانی در حال رونق گرفتن بوده است. همانطور که اشاره شد کاشت گندم و جو در رفسنجان نسبت به سایر مناطق استان خیلی خوب نبوده است و این محصولات کنار گذاشته می شوند و روناس هم که ریشۀ آن در رنگرزی کاربرد داشته است با ورود رنگ های صنعتی کم کم طی 40 سال حذف می شود. به این ترتیب از حدود سال 1270 شمسی، پسته رونق زیادی گرفت. روی پسته زحمت بسیار زیادی کشیده شد. در این دوره، مدت زمان رسیدن به باردهی اقتصادی درختان پسته با پیوند زدن از 15 سال به حدود 10 سال کاهش یافت؛ چون قبل از این تاریخ درختانِ پسته خودماده بودند و پیوندزنی مرسوم نبود. افراد مختلفی روی ارقام مختلف پسته تجربه کسب کردند و رقمی مانند اوحدی یا فندقی با آزمون و خطا به دست آمد که هنوز هم اعتبار خود را دارد. در این دوره هیچ موسسه و نهاد رسمی وجود نداشت و مردم خودشان درباره کاشت پسته و سایر موارد فنی آن شروع به کسب تجربه کردند و حتی درختان جنگل های بنۀ وحشی را  پیوند زدند. نهایتاً ما در آن دوره با آزمون و خطا توانستیم تجربیات خوبی را کسب و آنها را جمع بندی کنیم. شاهد این مدعا کتابی است که در سال 1339 توسط آقای امیری درباره کاشت و داشت پسته نوشته شده است و نویسنده در مقدمه کتابش آورده است، این کتاب را بنا به وصیت پدرم که بی سواد بوده و در زمینه کاشت پسته تجربه داشته است، نوشته ام.

در همان دوره در بازاریابی پسته هم تجربیاتی وجود داشته است و مهندس عزمی کتابی در این زمینه نوشته است که در آن با محاسبۀ دقیق میزان مصرف داخلی را ذکر کرده است؛ همان کاری که هم اکنون ما نمی توانیم آنرا انجام دهیم. باید بگویم که فکر ایجاد آن چیزی که بعدها واریزنامه نامیده شد از پسته‌ای ها بود. در دوره رضاخان صادرات پنبه به انحصار دولت درآمد، چون دولت برای ایجاد راه آهن نیاز به ارز داشت. همچنین پس از مدتی گفتند که هر کس می خواهد پسته صادر کند، حتماً باید ارز حاصله را به دولت برگرداند. در این مقطع زمانی یکی از تجار رفسنجانی می رود و با علی اکبر خان داور رئیس عدلیه دورۀ رضاشاه صحبت می کند و راه حل تصدیق صدور را استخراج می کنند که بعداً منتج به واریزنامه می شود.

 بنابراین تا اوایل دهۀ 40 شمسی در تولید و تجارت پسته خیلی خوب عمل کرده بودیم. برداشت پسته از واحد سطح بالا بود و تولید یک مَن پسته در هر قصب (1200 کیلوگرم در هکتار) عادی بود و حتی رکوردگیری هم صورت می گرفت و کارها نظم و ترتیب داشتند. از کشاورزی و بازار پسته تعریف داشتیم و مشخص بود داریم چکار می کنیم. پس از این زمان به سمت بهره برداری از صنعت در تولید پسته رفتیم و ما پسته کاری قبلی خودمان را از دست دادیم و تا امروز تعریف جدیدی هم از پسته کاری نمی توانیم ارائه دهیم. پسته کاری مان پسته کاری قدیم نیست و پسته کاری آمریکایی هم نیست. شاید یکی از وظایف عمدۀ انجمن پاسخ به این سوال ها باشد که ما هم اکنون به لحاظ پسته کاری چه جایگاهی داریم و چکار می کنیم؟ امیدواریم در این نشست ها پاسخ به این موارد داده شود. اینکه دور هم جمع می شویم و در نشریه انجمن تمام تلاشمان را بکار گرفته ایم برای این است که بتوانیم تعریف درستی از کارمان ارائه دهیم. همه می دانیم که مشکل در بهره وری باغ ها است و مشکل آب داریم که باید روشن شود.

در بخش بازار باید بگویم تا به امروز هر آنچه پسته تولید شده به مصرف رسیده است و در بخش تقاضای بازار مشکلی نداشته ایم. اما می‌دانید که بازار جهانی متفاوت از گذشته خواهد بود، چرا که در سال های اخیر رقیبی پیدا شده که سطح زیرکشت پسته اش را دارد افزایش می دهد و بهره وری بالایی دارد، بنابراین تولیدش را افزایش داده و متعاقباً قیمت تمام شده محصولش کاهش می یابد. در طرف دیگر ما هستیم که مرتباً قیمت تمام شده‌مان در حال افزایش و بهره وری‌مان در حال کاهش است. مضافاً باید ببینیم کالاهای جانشین پسته در بازار جهانی چه وضعیتی داشته اند. حدود 20 سال پیش تنها رقیب پسته در بازار جهانی بادام هندی با تولید 20 هزار تن بود، اما سال گذشته حدود 500 هزار تن بادام هندی در دنیا تولید شده است. تنها در ویتنام 300 هزار هکتار زیرکشت این محصول رفته است. پس قطعاً در آینده در بازار جهانی با چالش روبرو هستیم و یکی از بخش هایی که باید از امروز به آن توجه کنیم، بخش تقاضا است. امسال برای اولین بار در گردهمایی کیش روز دوم را به بحث بازار اختصاص داده ایم، چون می دانیم که در آینده دیگر مانند گذشته هر آنچه تولید کنیم، مصرف نمی شود.  

همانطور که در مقدمه گفته شد پسته کالایی است که نیاز به سرمایه اولیه زیادی دارد. در طول دوره تولید این محصول، سرمایه ثابت به مراتب از سرمایه جاری بیشتر است. به همین دلیل پسته توانسته است طی چندین سال اخیر علی رغم سرکوب نرخ ارز، سرپا باقی بماند. این موضوع در روز سوم گردهمایی از سوی کارشناسان بررسی خواهد شد. ما پسته ای ها از آنجایی که سرمایه گذاری طولانی مدتی انجام داده ایم، به ناچار همیشه نگران اقتصاد هستیم.

امیدوارم مهمانانی که حرفشان اثر دارد با پسته بیشتر مهربان باشند و بتوانیم با ایشان دوستی پایداری داشته باشیم.»