در قرن نوزدهم دولت فدرال ایالات متحده آمریکا برای توسعه مناطق بیابانی و نیمه‌بیابانی جنوب و جنوب‌غرب، برنامه‌های گسترده‌ای را آغاز کرد. یکی از این طرحها، تلاش برای جمع‌آوری واریته‌های گیاهی متنوعی از اقصی نقاط جهان برای توسعه کشاورزی در این مناطق بود. هزاران واریته از پنج قاره به سوی مراکزتحقیقاتی کالیفرنیا، کانزاس و تگزاس روانه شد.


وقتی چارلز ماین برای اولین بار در سال 1854 میلادی، بذر پسته جزیره سیسیل ایتالیا را به کالیفرنیا برد، هرگز گمان نمی‌کرد این درخت عجیب و باستانی برای خود چنین جای پایی در سرزمین نو بیابد. گرچه واریته ایتالیایی چارلزماین و واریته‌های بعدی  خاورنزدیک که از طریق فرانسه در سال1875 وارد شد، نتوانست توفیق اقتصادی ببارآورد، ولی درخت پسته را به جامعه باغداری و مراکزتحقیقاتی آکادمیک آمریکا معرفی کرد.


در سالهای آغازین قرن بیستم، پسته جزءاقلام تحقیقاتی مرکز تحقیقات فدرال کشاورزی چیکو کالیفرنیا  قرار گرفت. در سال 1907 دوبرادرارمنی ایرانی اولین باغ بزرگ پسته را در ساکرامنتو کالیفرنیا احداث کردند و همزمان با جنگ‌جهانی اول در دهه 20 میلادی پسته شور و رنگ شده وارداتی ایرانی در سراسر آمریکا در دستگاههای فروش سکه‌ای در دسترس قرار گرفت.


اما بی‌تردید، هیچ واقعه‌ای در تاریخ پسته آمریکا همانند سفر دکتر وایت هاوس در پایان دهه20 به جنوب آسیا و ماوراء‌النهر و شامات سرنوشت‌ساز نبود وایت‌هاوس محقق مرکزچیکو بطور سیستمیک، مناطق پسته‌خیز جنوب آسیا و خاورمیانه را درنوردید و با کلکسیونی غنی از ذخیره ژنتیک پسته به کالیفرنیا بازگشت. مرکز چیکو از آن پس در سکوت، به توسعه واریته مناسب برای آب و هوای کالیفرنیا پرداخت. این تلاش چنددهه ادامه یافت و نتیجه آن واریته‌ای بود که مادر صنعت پسته آمریکا شد.


در دهه50 میلادی کل مساحت پسته‌کاری امریکا  به زحمت به سی‌هکتار می‌رسید. در دهه60 این مساحت در حدود500 هکتار تخمین زده می‌شد. اما در ابعاد اقتصادی می‌توان گفت اولین محصول رسمی صنعت پسته کالیفرنیا در سال 1976 به بازار وارد شد. در سال2008 ابعاد باغها به 50 هزار هکتار رسید. در واقع مساحت باغهای بین1950 تا1980،365 برابر شد. همچنین، در سال2008 مساحت4/4 برابر مساحت سال1980بود. توسعه باغهای امریکا با قدرت ادامه یافته است.
تحول بزرگ بعدی تأسیس کمیسیون پسته کالیفرنیا در سال 1981 بود. گرچه این کمیسیون دریک پروسه اعتراضی قانونی به محوریت پارامونت در سال2007 منحل شد اما در عمر28 ساله خود اصلی‌ترین ساختارزیربنایی صنعت پسته آمریکا بود.


درسالهای 2005 تا 2007 باغ‌ریزی‌های بی‌سابقه‌ای در کالیفرنیا به مساحت25000 هکتار به عمل آمد که ناشی از جاذبه افزایش قیمت پسته بود. در سال2009 مساحت باغهای جوان پسته آمریکا معادل65درصد باغهای مثمر این کشور بود! تولید باغهای وسیع ایجاد شده در این دوره سه ساله، بین سالهای2012 تا2017 به بازار وارد می‌شود. بی‌تردید پتانسیل تولید کالیفرنیا تا سال2015 بیش از250 هزارتن در سال خواهد بود. شاید پنج سال بعد در سال2020تولید آمریکا به مرزغیرقابل تصور450 هزارتن برسد.


میزان برداشت درواحد سطح در چهل سال گذشته متداوماً افزایش یافته است. برداشت پسته خشک که در نیمه اول دهه80  میلادی تنها1320 کیلو در هکتار بود، در نیمه اول دهه90 به2490 کیلوگرم – هکتار و در پنجسال اول قرن میلادی جاری به3150 کیلوگرم– هکتار رسید.


رکوردحداکثری کالیفرنیا در سالهای اخیر با4060 کیلوگرم – هکتار پسته خشک مربوط به سال2007 و رکورد حداقلی سالهای اخیر2645 کیلوگرم– هکتار مربوط به2008 است. متوسط تولید سالهای2005 تا 2008 معادل 3105 کیلوگرم در هکتار است.


این نشان می‌دهد پسته کالیفرنیا نیز به شدت با نوسان سال خوب و سال بد روبروست. امریکائیها سالهاست با مذاکرات راهبردی اول فصل و تعیین میزان ذخیره‌استراتژیک، این پدیده را با ابزار تجاری کنترل کرده و میزان عرضه سالیانه را به تعادل رسانده‌اند.


درآمد متوسطه  باغدار امریکایی ناشی از فروش پسته از هر هکتار باغ در سالهای2004 تا2008 بطور متوسط سالیانه11600دلار – هکتار بوده است! دراین دوره رکورد حداکثری مربوط به سال2006؛ یعنی12615 دلار و رکورد حداقلی آن مربوط به سال2005 ؛ یعنی9950 دلار بوده است.


صنعت جوان پسته آمریکا تا سال1990 عملاً متوجه بازار داخل بود. در دهه90 میلادی تنها13 درصد پسته آمریکا صادر می‌شد و آمریکا در مقابل ایران در بازارجهانی با فاصله‌ای زیاد در مکان دوم قرار داشت. در سال2007 حدود59 درصدپسته آمریکا صادر شده است. بی‌تردید صنعت پسته آمریکا از یک صنعت متوجه مصرف داخلی بسرعت و با اشتهای زیاد به یک صنعت صادراتی تبدیل شده است.


قسمت بزرگی از پسته آمریکا به مصرف مغز می‌رسد. در سالهای2006 تا2008 بترتیب18 درصد، 25درصد و20درصد پسته تولیدی آمریکا به مصرف مغز رسیده است. آمریکاییها سرمایه‌گذاری تبلیغی و بازاریابی بزرگی روی بازار مغز کرده‌اند. مصرف آشپزی، صنعت شیرینی و شکلات و صنعت بستنی از نقاط مورد توجه تبلیغ آمریکاییهاست.
عملاً پسته آمریکا در کالیفرنیا تولید می‌شود. تولیدات سایر ایالات کمتر از 2 درصد تولیدملی است.


باغ پسته امریکایی یک بنگاه صنعتی است. بنگاههای تخصصی تولیدنهال- شناسایی و مکان‌یابی- طراحی و اجرای باغ – برداشت محصول و فرآوری نیز بخوبی سامان یافته‌اند.
یک پروژه ملی تحقیقات به مرکزیت دانشگاه دیویس کالیفرنیا تعریف شده که بعد از سالها فعالیت و تکمیل نقشه تحقیقاتی طراحی شده، عملاً موضوعات اصلی تحقیقاتی پسته آمریکا را به پایان برده است. طبیعی است با بروز مسائل جدید همچنان ادامه خواهد داشت و ساختار قدرتمند آکادمیک – تحقیقاتی آمریکا پاسخگوی این نیاز خواهد بود.


ماهیت صنعتی تولید، درجه بالای مکانیزاسیون، جذب بالای تکنولوژی، دسترسی مناسب به سرمایه، تحقیقات کاربردی بالنده، وجود بنگاههای خدمات تخصصی و بسترمساعد اقتصاد کلان سبب شده تولید پسته کالیفرنیا سال به سال بهره‌ورتر و هزینه تمام شده آن روز به روز کاهش یابد. یک مطالعه انجمن پسته نشان می‌دهد که هزینه تمام شده پسته در فصل سپتامبر2008 برای باغدار معادل 8/0 دلار- پوند خشک(یعنی1760 تومان-کیلوگرم) بوده است. باغدار در همین فصل عملاً مبلغ8/1-7/1دلار- پوندخشک (3750 الی3970 تومان– کیلوگرم) دریافت نموده است. کمترتولیدی در یک کشور صنعتی چنین سودآور است!


توسعه باغهای پسته در کالیفرنیا بعد از سال 2007 با دومانع مهم روبرو بوده است. افزایش شدید قیمت زمین و محدودیت منابع آب، واقعیت‌های غیرقابل انکارکالیفرنیاست. نیازهای رو به توسعه شهری و صنعتی در کالیفرنیا چنگ برخرید منابع آب کشاورزی انداخته است.


غالب آب مصرفی باغهای پسته از کانالهای ایالتی و فدرال تامین می‌شود که آب را از منابع آبی دوردست می‌آورند. بخشی از آب نیز از چاههای محل می‌آید. در سالهای کم‌آب اخیر، خریدآب چاههای جوکاری محلی توسعه یافته است.


در ماههای گرم قیمت آب آزاد کمکی که حدود یک سنت – متر مکعب بود، در سالهای اخیر بطور متوسط به 7/2سنت رسیده و در خشکسالیهای اخیر در بعضی ماهها از مرز ده‌ سنت هم گذشته است. آب تا مزرعه با کانال بتونی می‌رسد ودر تمام باغها با لوله‌کشی و قطره‌چکان های دوطرفه توزیع می‌شود.


باانحلال کمیسیون پسته کالیفرنیا و قدرت‌گیری پارامونت، آرایش قدرت تغییر عمده یافته است. پارامونت امروز سی درصد پسته آمریکا را تولید و شصت درصد تجارت پسته آمریکا را در دست دارد. توسعه مشوقهای مختلف مثل پشتیبانی آب کمکی در ماههای سخت، جزء دلایل پیوستن باغداران کوچک به کلوب پارامونت است. پارامونت با چرخش سیاست و اتخاذشعار حمایت از باغدار، حفظ قیمت و توسعه بازارهای فروش، وجهه خود در داخل جامعه باغداران را بهبود بخشیده است. عملاً تولیدکنندگان سی‌درصد پسته آمریکا با قراردادهای غالباً سه ساله، تعهد تحویل به پارامونت دارند. این سیاستها سبب شده تا قدرت سیاسی پارامونت در میان تعداد روز افزونی از باغداران توسعه یابد.گرچه باغداران بزرگ اقدام به تشکیل تشکلی جدید نموده‌اند، اما عملاً هیچگاه نتوانسته جایگاه کمیسیون پسته را پرکند.


در عرصه بین‌المللی و در جهت‌دهی سیاستهای صنعت پسته امریکا، بی‌تردید وزن پارامونت و رئیس عجیب آن «استوارت رزنیک» رو به افزایش است. اگر او بتواند 2 شرکت از بزرگان باقیمانده را بخرد و سهم خود در تولید را به50 درصد و در تجارت به 75درصد نزدیک کند، عملاً با مونوپول کامل در پسته کالیفرنیا روبروخواهیم بود.
بنظر می‌رسد ماه عسل رزنیک و باغداران آمریکایی تنها چند سال به طول انجامد. در این دوره رزنیک با حفظ قیمت های بالا و ادامه روندتصاحب تولیدکنندگان بزرگ و گسترش سلطه بر باغداران کوچک به تقویت موضع خود خواهد پرداخت من نگران روزی هستم که امپراطور پس از تحکیم حاکمیت، بفکر رقابت با رقیب خارجی خود بیفتد. در آنروز در مقابل پسته خوشمزه ایرانی، سلاح قیمت او بکار خواهد افتاد.


تاریخ نشان می‌دهد هربارکه آمریکایی‌ها سربه لاک برده‌اند، بایداز یک دوره طولانی تهاجم امریکایی ترسید. اگر چه بین دوره درونگرایی  مونروئه و دوره توسعه طلبی ویلسون یکصد سال فاصله بود، فاصله‌ دوره‌های درونگرایی و تهاجم رزنیک بیش از چند سال نخواهد بود.

 

محمد حسین کریمی پور

ایمیل:این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

{gallery}stories/articles/621/{/gallery}