جهت دانلود مقاله کلیک نمائید.

مريم حسني سعدي-
کشاورز که باشي نه کاري به تريبونهاي رسمي و آن چه که در بوق و کرنا ميکنند داري و نه کاري به تريبونهاي غيررسمي. يک راست ميروي سر اصل داستان، همان جا که هست و نيستت با آن گره خورده است. نه دل به برنامهها و سياستهاي وزارت نيرو ميبندي و نه روي کنترل شدن حرص و آز خودت و ديگران. شفاف و روشن، مسالهات اين است؛ تا چه زمان ميشود از سفره آب برداشت؟ پاسخ اين پرسش براي هر سفره، جواب خاص خودش را دارد. در اين مقاله اما به دشت رفسنجان ميپردازيم.

محدوده مطالعاتي رفسنجان با وسعت 12421 کيلومترمربع در حوزه آبريز کويردرانجير واقع شده است. اين محدوده شامل دشتهاي رفسنجان، کبوتر خان و نوق در شمال رفسنجان و دشت انار و کشکوئيه در شمال غربي رفسنجان است که کوه بدبخت کوه، دشتهاي نوق و انار را کاملاً از هم جدا کرده است.

قسمت عمده تغذيه سفره آبي رفسنجان از دره کمالآباد (ورودي بردسير) و ارتفاعات جنوب شرقي و همچنين از طريق دشت کبوترخان (هجين، کرمان) به طرف رودخانه سفيد (خشک) صورت ميگيرد. اين محدوده در حاشيه کوير واقع شده و فاقد رودخانه دائمي و منابع آب سطحي است. آب آن از منابع آب زيرزميني تأمين ميشود.

تا اوايل دهه 40 شمسي عمده بهرهبرداري از منابع آب زيرزميني بهوسيله قنوات صورت ميگرفت. اما با ورود تکنولوژي حفر چاه عميق و برداشت از اعماق سفره، اين دشت نيز از تقدير دستاندازيهاي انسان به طبيعت مصون نماند و از نيمه دوم دهه 40 شمسي، نخستين علائم افت آب زيرزميني با خشک شدن تالابهاي پراکنده فصلي و کاهش آبدهي قنوات نمايان شد. طبق مطالعات علمي و فني انجام گرفته توسط کارشناسان آب زيرزميني مشخص شد که بيلان اين دشت در اثر ازدياد مصرف، منفي و سطح سفره آب زيرزميني در حال پايين رفتن است. لذا در اولين گام جهت حفظ اين سفره آب زيرزميني در سال 1353 اين محدوده با 159 حلقه چاه عميق و نيمه عميق و 160 رشته قنات با استناد به ماده 24 «قانون آب و نحوه ملي شدن آن» مصوب 1347 ممنوعه اعلام و هر گونه برداشت جديد از آن ممنوع شد. اما روند دستاندازي به اين ثروت فرانسلي تا جايي پيش رفت که در سال 1392 تعداد چاههاي عميق مجاز به 1495 حلقه رسيد.

روند فعلي برداشت بيرويه از ذخاير استاتيک سفره آب زيرزميني، «دير يا زود» ذخاير را تا حدي کاهش خواهد داد که برداشت بيشتر از اين ذخاير ديگر عملي و اقتصادي نباشد؛ در چنين زماني تعداد اندکي از 1495 حلقه چاه فعلي، آبده باقي خواهند ماند. اينجاست که کشاورزان با انبوه پرسشهايي نظير؛ اين «دير يا زود» کي فرا ميرسد؟ و آيا سرمايهگذاري هنگفت براي سيستمهاي آبياري نوين براي مدت باقيمانده کاري عاقلانه است يا خير؟ مواجه ميشوند.

ديدگاههاي گوناگون نسبت به عمر سفره هاي آب زيرزميني

بسته به آنکه سفره آبي مورد نظر صرفاً فسيلي بوده يا سفرهاي که با بارشهاي سالانه در ارتفاعات تغذيه ميشود، ميتوان به چند گونه عمر متوسط سفره آبي را مطرح کرد.

روش راديواکتيو براي تخمين عمر سفره هاي فسيلي: به عنوان نمونه زمان تشکيل سفره عظيم آب فسيلي عربستان به کمک روش واپاشي ايزوتوپ کربن 14، بين 33 هزار تا 20 هزار سال قبل تخمين زده ميشود.

سفرههاي تجديدپذير در حالت تعادلي: در اين گونه سفرهها ميتوان سؤال کرد که ميزان ذخيره سفره معادل چند سال تغذيه سالانه است. مثلاً در مورد محدوده مطالعاتي رفسنجان کافي است که ميزان آب ذخيره شده در اين سفره را به متوسط ورودي سالانه آن تقسيم کنيم تا مدت زمان لازم براي يک بار تجديد اين ذخاير برآورد گردد. مطالعات کارشناسان وزارت نيرو در اواخر دهه 40 ما را به تخمين 36 ميليارد مترمکعب ذخيره آبي اين سفره ميرساند.  همچنين بر اساس همان دادهها، متوسط تغذيه سالانه سفره رفسنجان در زمان تعادل سفره 200 ميليون مترمکعب بوده، بنابراين ذخيره سفره آبي رفسنجان معادل 180 سال ورودي سالانه است.

تخمين باقيمانده عمر ذخاير سفرههاي با بيلان منفي: در اين مقاله منظور ما وارد شدن به نوعي تخمين براي باقيمانده عمر سفره آبي رفسنجان، با فرض واقعگرايانه ادامه تهاجمات فعلي است که تاکنون کارشناسان وزارت نيرو از انجام آن طفره رفتهاند. کم مايگي نويسنده و علاقه مفرط به مسائل آب موجب شد که با نگارش اين مقاله ناشيانه، فتحبابي صورت گيرد تا کارشناسان خبره با خردهگيري بر آن، آينده معيشت کشاورزان رفسنجان را شفافسازي کنند.
pishbini omr


روش انتخابي ما در اين مقاله مراحل زير را شامل ميشود؛

مرحله اول:

a)تخمين ميزان ذخيره سفره در آغاز و در حالت تعادل

b)تخمين ميزان متوسط تغذيه سالانه از زمان تعادل تا امروز

c) تخمين ميزان متوسط برداشت از زمان تعادل تا امروز

d) محاسبه مانده امروزي ذخيره سفره؛   a + b  c = d

مرحله دوم:

e)مفروض قرار دادن ميزان آب باقيمانده سفره آبي بر روي سنگ کف که برداشت آن مقرون به صرفه فني ـ اقتصادي نيست

f) محاسبه ميزان آب قابل برداشت از سفره که توجيه اقتصادي دارد؛        d - e = f

مرحله سوم:

g) فرض ميشود با شرايط جوي فعلي ميزان تغذيه سالانه فعلي سفره در آينده ادامه پيدا کند

h) ميزان برداشت سالانه فعلي از سفره

i) ميزان برداشت نهايي سالانه از سفره که برابر با تغذيه سالانه آن است

j) محاسبه متوسط ميزان برداشت سالانه تا زمان رسيدن به تعادل جديد، با فرض خطي بودن کاهش برداشت؛       2÷(j=(h+i

k) محاسبه عمر باقيمانده سفره آبي رفسنجان در صورت کاهش خطي؛         k = f ÷ j

تذکر:

روند برداشت در آينده را به صورت خطي فرض کردهايم که به دور از واقعيت است و به احتمال زياد اين کاهش بايد به صورت لگاريتمي در نظر گرفته شود. چون با مفهوم کاهش لگاريتمي آشنا نبوده انجام محاسبات و جدول کاهش برداشت ساليانه را به کارشناساني که تسلط بهتري به محاسبات لگاريتمي دارند ارجاع ميدهيم.

تخمين a

بررسيها نشان ميدهد که لايه آبرفتي سفره رفسنجان 150 متر ضخامت دارد که 6 درصد از اين لايه آبرفتي آب و 94 درصد آن سنگ، خاک و ... است. لذا با يک محاسبه ساده ميتوان گفت که ارتفاع آب در سفره رفسنجان قبل از حفر چاه عميق در زمان تعادل سفره در اين محدوده، معادل مخزني به عمق 9 متر بوده است.

با مقايسه اعداد متفاوت در گزارشهاي وزارت نيرو نسبت به مساحت سفره ذکر شده ميتوان با استناد به محتملترين گزارشها مساحت اين درياچه آبرفتي را در زمان تعادل 4000 کيلومترمربع، معادل با 4 ميليارد مترمربع دانست. پس حجم آب ذخيره شده در سفره آبي رفسنجان در زمان تعادل اوليه يعني قبل از تشکيل وزارت نيرو طبق فرمول زير محاسبه ميشود؛

109m2× 4 =6 10× 4000km2

109m3×36= 9m ×109m2×4حجم سفره آبي محدوده مطالعاتي رفسنجان                 

يعني 36 ميليارد مترمکعب حجم سفره آبي رفسنجان در زمان تعادل بوده است.

تخمين b

براي به دست آوردن متوسط ورودي، ميزان ورودي در دهه 40 که اين سفره در حالت تعادلي بوده را مبنا قرار مي دهيم. حال به استناد آمار موجود وزارت نيرو و آمار بارندگي، اين بازه زماني 50 ساله را به سه دوره ذيل تقسيم مي کنيم:

دوره اول از سال 44 تا 58 (15 ساله): طبق گزارشهاي ارائه شده وزارت نيرو، ورودي دهه 40 دشت رفسنجان و نوق 164 ميليون مترمکعب بوده است. با در نظر گرفتن اينکه گزارشي درباره ورودي سالانه دشت انار در اين دوره زماني وجود ندارد، فرض را بر اين ميگيريم که ورودي اين دشت کمي کمتر از دشت نوق و ساليانه حدود 40 ميليون مترمکعب در سال باشد؛ در نتيجه ورودي سالانه محدوده مطالعاتي رفسنجان با احتساب فرض اخير در اين دوره 204 ميليون مترمکعب تخمين زده ميشود.

دوره دوم از سال 58 تا 78 (20 ساله): براي به دست آوردن ورودي سالانه اين دوره ميانگين سالانه دوره اول و سوم را مبنا قرار دادهايم که برابر با؛
 142 = 2÷ ( 204 +80 )ميليون مترمکعب است.


دوره سوم از سال 78 تا 93 (15 ساله): ورودي آب سالانه به سفره به ميزان بارش ساليانه بستگي دارد. متوسط سالانه بارندگي از سال 1330 تا 1350 در محل فرودگاه کرمان 5/167 ميليمتر گزارش شده است. در حالي که متوسط سالانه بارندگي در فرودگاه کرمان در بين سالهاي 1370 تا 1390 برابر 4/131 ميليمتر بوده است؛ بنابراين متوسط بارندگي در دهه 70 و 80 نسبت به بارندگي در دهه 30 و 40، تقريبا 21.5 درصد کاهش داشته است.

اگر اينطور فرض کنيم که ميزان تغذيه سفره آبي رفسنجان به ميزان متوسط بارندگي در سالهاي قبل رابطه مستقيم دارد، ميبايستي متوسط سالانه تغذيه سفره آبي رفسنجان در 15 سال دوره سوم؛
 160 =  ( 204 × 215/0 ) - 204  ميليون مترمکعب برآورد مي
شود. شايان ذکر است در دوره اخير 20 ساله دوم و 15 ساله سوم به دليل صدور پروانههاي بهرهبرداري در بالادست اين سفره يعني دشت بردسير و قريه العرب و کرمان از اين بابت نيز با کاهش ورودي روبرو هستيم. از اين رو براي دوره سوم ميزان کاهش، از بابت مجوزهاي خلاف بالادست سفره آبي رفسنجان، 80 ميليون مترمکعب از ورودي سالانه در نظر ميگيريم؛ بنابراين ميزان متوسط ورودي سالانه در دوره سوم برابر؛ 80 =  80 - 160 ميليون مترمکعب تخمين زده ميشود.

ميزان متوسط ورودي براي

 دوره 15 ساله اول:
 ( 204 × 15 )= 3060 ميليون مترمکعب

دوره 20 ساله دوم:

 ( 142 × 20 )= 2840 ميليون مترمکعب

دوره 15 ساله سوم:
 (80 × 15 ) = 1200 ميليون مترمکعب


بنابراين متوسط کل ورودي 50 ساله براي اين محدوده 7100 ميليون مترمکعب تخمين زده ميشود.

تخمين c 

ميزان متوسط برداشت در اين 50 سال در سه دوره زماني برابر است با:

دوره 15 ساله اول: بر اساس گزارشهاي وزارت نيرو برداشت سالانه اين دوره 450 ميليون مترمکعب است.

دوره 20 ساله دوم: در اين دوره 20 ساله کمترين و بيشترين ميزان آبدهي سالانه برابر 450 و 750 ميليون مترمکعب گزارش شده است؛ بنابراين متوسط برداشت طي اين 20 سال مطابق آمار وزارت نيرو، 600 ميليون مترمکعب بوده است. اما قابل توجه است در گزارشهاي وزارت نيرو ميزان آبدهي متوسط واحدهاي بهرهبرداري کمتر از واقعيت است. براي کم بودن ميزان آبدهي ميتوان دو احتمال داد؛ اينکه تعداد واحدهاي بهرهبرداري زياد شده که بعيد به نظر ميرسد و يا ميزان برداشت کم گزارش شده است. مورد دوم محتملتر است چرا که  محاسبات ميزان آبدهي چاهها، بر اساس ساعات کارکرد پروانه انجام شده که البته اين مساله به هيچ وجه از سوي بهره‌‌برداران رعايت نميشده است. با مفروض دانستن اينکه ساعت کارکرد چاهها حداقل بيش از 30 درصد زمان پروانه است، ناچاريم مقدار برداشت اين دوره 20 ساله را به دلايل فوق 30 درصد نسبت به آمار وزارت نيرو افزايش دهيم يعني ميزان متوسط برداشت در اين دوره، ساليانه 780 ميليون مترمکعب تخمين زده ميشود.

دوره 15 ساله سوم: برداشت متوسط سالانه از سفره آبي رفسنجان طبق گزارش سال 93 وزارت نيرو سالانه حدود 720 ميليون مترمکعب تخمين زده ميشود. در اين دوره عملاً با کاهش ميزان آبدهي چاهها مواجه هستيم که اين مساله با عدم رعايت ساعات کارکرد چاهها تا حدي جبران ميشود.

ميزان متوسط برداشت دوره 15 ساله اول:
 ( 106
m3×450 × 15 )= 6750  ميليون مترمکعب

ميزان متوسط برداشت دوره 20 ساله دوم:
( 106
m3×780 × 20 )= 15600  ميليون مترمکعب

ميزان متوسط برداشت دوره 15 ساله سوم:
 ( 720 × 15 )= 10800  ميليون مترمکعب


بنابراين ميزان متوسط کل برداشت 50 ساله براي اين محدوده 33150 ميليون مترمکعب تخمين زده ميشود.

محاسبه d 

باقيمانده ذخيره سفره آبي رفسنجان برابر است با:

ميليون مترمکعب  9950=  ( 106m3× 33150)- ( 108m3× 71)  + ( 109m3× 36)

يعني قريب 10 ميليارد مترمکعب مانده امروزي ذخيره آبي سفره رفسنجان است.

فرض e 

قابل توجه است به دليل توپوگرافي سنگ کف، برداشت از سفره تا قطره آخر ممکن نيست و از نظر اقتصادي هر چقدر سفره تقليل رود مخارج استخراج آب به طور تصاعدي افزايش مييابد. از طرفي يکي از پيامدهاي ناشي از افت مستمر سطح آب زيرزميني يا اضافه برداشت، شور شدن تدريجي آب زيرزميني و پيشروي جبهه آبشور به طرف جبهه آب شيرين است. از اين رو ميزان حداقلي آب در سفره که از نظر فني و اقتصادي قابل استخراج نيست يا همان سطح استاتيک جديد را يک نهم از کل ذخيره در نظر ميگيريم.

با اين فرض، ميزان ذخيره قابل برداشت از نظر اقتصادي برابر است با؛

109m3×4=9 ÷ 109m3×36

محاسبه f 

مقدار ذخاير قابل برداشت از سفره آبي رفسنجان از امروز تا زمان اقتصادي بودن برداشت و رسيدن به برداشت تعادلي جديد که 80 ميليون مترمکعب تخمين زده شده است، برابر است با:

109m3×6= 109m3×4- 109m3×10

فرض g

فرض ميشود ميزان تغذيه سالانه فعلي سفره با شرايط جوي فعلي در آينده نيز ادامه پيدا کند. همانطور که در محاسبات فوق بيان شد اين ميزان سالانه برابر 80 ميليون مترمکعب است.

h 

ميزان برداشت فعلي از سفره 720 ميليون متر مکعب در نظر گرفته شده بود.

i 

با تمام شدن ذخاير آبي رفسنجان، ميزان آب قابل برداشت کمتر از ميزان آب ورودي سالانه به سفره که حدود 80 ميليون مترمکعب تخمين زده شد، خواهد بود.

محاسبه j

اگر از اين به بعد به روش خطي با کاهش برداشت روبرو باشيم متوسط ميزان برداشت سالانه تا زمان رسيدن به تعادل جديد برابر است با 400 = 2  ÷ (720 + 80) ميليون مترمکعب برداشت سالانه خواهد بود.

محاسبه k 

با توجه به 6 ميليارد مترمکعب ذخيره، تخمين باقيمانده عمر ذخاير آبي رفسنجان با فرض کاهش خطي برابر با:

15= 106m3×400÷ 109m3×6

سال خواهد بود.

محاسبه اين فرض کاهش خطي ميزان افت برداشت سالانه، از عقلانيت به دور است زيرا امکان ندارد که بين سال 14 و 15 برداشت از 400 ميليون مترمکعب بهطور ناگهاني به 80 ميليون مترمکعب افت کند.

وضعيت پسته

با توجه به محاسبات بالا ميتوان نتيجه گرفت در حال حاضر از حدود 1400 حلقه چاه عميق با بيش از 70 هزار هکتار باغ پسته، در پايان عمر سفره آبي قريب 180 حلقه چاه آبده باقي خواهد ماند. با دانستن اينکه هر چاه 17 ليتر در ثانيهاي با آبياري تحتفشار حدود 50 هکتار باغ را ميتوان آبياري کرد، سرانجام 9 هزار هکتار باغ پسته در جلگه رفسنجان، نوق و انار باقي خواهد ماند.

در شرايط رفسنجان، از هر 9000 هکتار باغ پسته امکان توليد متوسط 13500 تن پسته به ارزش 108 ميليون دلار (نرخ سال 94 که 8 هزار دلار در هر تن است) خواهد بود. از اين مقدار، حدود 70 ميليون دلار عايدات خالص قابل پيشبيني است.

چنانچه متوسط خرج هر خانوار را در سال، 20 هزار دلار فرض کنيم، حدود 3500 خانوار در جلگه رفسنجان، نوق و انار از محل درآمد ناشي از پسته ميتوانند روزگار بگذرانند.

حال در اينجا اين پرسش مطرح است که آيا طرحهاي شيرين سازي و انتقال آب که قيمت جايگزيني هر مترمکعب آب 3 تا 4 دلار (نرخ سال 93) پيشبيني شده است، ميتواند بيش از 60 هزار هکتار باغ بدون آب اين دشت را آبياري کند؟

از سوي ديگر بد نيست بدانيم، هماکنون فقط براي آب آشاميدني شهر کرمان شرکت آب منطقهاي کرمان تحت نظارت وزارت نيرو، مجوز صدور 50 حلقه چاه عميق و برداشت ساليانه 50 ميليون مترمکعب از بالادست سفره آبي رفسنجان را به بخش ديگري از همان وزارتخانه به هزينه کشاورزان رفسنجان و بهطور رايگان صادر کرده است. با اين حساب ميتوان گفت که با اين عمل، 50 درصد آب کشاورزي جلگه رفسنجان به صورت يارانهاي و تقريباً مجاني در اختيار مرفههان شهري و ديوآبسالاران قرار خواهد گرفت و ديگر نميتوان چکش 94 درصد مصرف آب کشاورزي را بر فرق آفتاب سوخته کشاورزان فرود آورد. اگر مصرف آب آشاميدني و مصارف صنعتي شهرهاي باغين، کبوترخان، رفسنجان، کشکوئيه، بياض، انار و نوق را از آب کشاورزان رفسنجان اختصاص داد؛ احتمالاً دير يا زود 94 درصد آب قابل استحصال رفسنجان را ديوآبسالاران و شهرنشينان در اختيار خواهند داشت و 6 درصد براي معيشت کشاورزان باقي بماند. خدا نکند روزي صداي دادخواهي خانواده
هاي کشاورز سه هزار ساله، فلک را از خواب بيدار کند.